اَباصَلت، ره‌يافته‌ي خراسان - صفحه 73

اين دو گزارش كشّي و سكوت نجّاشي دليل خوبي براي تشيّع اباصلت هروي است؛ هرچند متون روايات گزارش شده به ‌وسيله‌ي اباصلت به‌خوبي مي‌تواند بيانگر انديشه‌ي ولايي وي بوده باشد. آيت‌الله خويي عامّي دانستن اباصلت را به‌ وسيله‌ي شيخ طوسي، ناشي از سهو قلم وي مي‌داند و مي‌نويسد:
«فإنّ أباالصلت مضافاً إلى تشيّعه كان مجاهراً بعقيدته أيضاً و من هنا تسالم علماء العامّة على أنّه شيعي، صرح بذلک ابن‌حجر وغيره.»۱

آثار

كتاب وفاة الرضا عليه السلام ـ كه ظاهراً مجموعه‌اي از احاديث درباره‌ي چگونگي وفات امام هشتم است ـ از آثار او است.۲ ‌ به‌نظر مي‌رسد كه شيخ صدوق در كتاب عيون اخبارالرضا عليه السلام از اين كتاب استفاده كرده است. اباصلت هروي گذشته از آثار كتبي، راوي ده‌ها روايت در جوامع روايي شيعه و سنّي است؛ اگرچه تمايل شيعي وي سبب طرد محدّثان عامّه شده است؛ ولي كتب روايي شيعه و به‌ويژه آثار شيخ صدوق گزارش‌گر روايات بسياري از وي هستند. در كتب اربعه نيز شش روايت۳ و در وسائل الشيعه پنجاه و دو روايت از وي نقل شده است.

جلسات حديثي

چند گزارش حاكي از آن است كه وي در نيشابور۴ و هم‌چنين بغداد۵ به بيان حديث و بر پايي جلسات حديث پرداخته است؛ هم‌چنين اباصلت در هنگام حضور امام رضا عليه السلام در نيشابور حضور داشته و بخشي از گزارش‌هاي مربوط به وقايع حضور حضرت در اين شهر را

1.. معجم رجال الحديث، ج۱۱، ص۱۸ ـ ۲۰.

2.. رجال‏النجّاشي، ص۲۴۵، ش۶۴۳.

3.. ر.ک: الكافي، ج۳، ص۳۹۲؛ كتاب من لايحضره الفقيه، ج۲، ص۵۸۵ و ج۳ص ۳۷۸؛ تهذيب‌ الاحكام، ج۲، ص۳۷۶ و ج۴، ص ۲۰۹ و الاستبصار، ج۲، ص۹۷. گفتني است كه اين شش روايت تكرار سه روايت در موضوعات خواندن نماز بر فراز كعبه، كفاره افطار در رمضان و ثواب زيارت است.

4.. الخصال، ص۵۳؛ الامالي طوسي، ص۴۵۱.

5.. تاريخ بغداد، ج۱۱، ص۴۸، ش۷۲۸.

صفحه از 82