علموا محاسن كلامنا لاتبعونا»؛ علوم ما را فرا گيرد و به مردم بياموزد؛ زيرا اگر مردم بر آن گفتار نيک اطّلاع مىيافتند، از ما پيروى ميكردند.
اباصلت ميپرسد از امام صادق عليه السلام براى ما روايتى نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: هركس مطلبى را بياموزد تا با افراد نادان بحثوجدل كند يا با علماي به مباهات و فخر فروشى بپردازد و يک جماعتى از مردم را به سوى خود متوجّه كند، چنين شخصى اهل جهنّم است، امام رضا عليه السلام فرمودند: جدّم درست فرمودند، آيا ميدانى سفها و نادانان چه كسانى هستند؟ عرض كردم: خير، يابن رسولالله! حضرت فرمودند: آنان داستانپردازان اهل سنّت هستند. آيا ميدانى علما چه كسانى هستند؟عرض كردم: خير، يابن رسولاللَّه! حضرت فرمودند، آنان علماي آل محمّد عليهم السلام هستند كه خداوند اطاعت و دوستي آنها را واجب كرده است، سپس فرمودند: آيا ميدانى منظور آن حضرت از اينكه فرمودهاند تا مردم را بهسوى خود متوجّه كند، چه بوده است؟ عرض كردم خير، فرمود: به خدا قسم! منظور آن حضرت، ادّعاى نابجا و نارواى امامت است و هر شخصي چنين كند، اهل جهنّم خواهد بود.۱
خطيب بغدادي از وي سخني را نقل كرده كه بهخوبي شاهد اين تغيير نگرش وي است. در اين گزارش راوي ميگويد اباصلت ميگفت: «كلب للعلوية خير من جميع بني أمية» به او گفته شد، چه ميگويي؟ عثمان هم در شمار بنياميه است و اباصلت پاسخ داد، آري ميدانم كه عثمان هم در شمار بنياميه است.» ۲
اين تغيير انديشه سبب شده بود، در همان زمان حيات وي نيز رجاليان و اهل حديث عامّه در وثاقت و نوع نگرش وي ترديد كنند؛ بنابراين، پرسشهاي متعدد آنان از مشايخ اهلحديث دربارهي وثاقت اباصلت ـ كه پيش از اين گذشت ـ از پسلرزههاي همين تغيير انديشه است. به هر تقدير وثاقت اباصلت بين رجاليان شيعه و بخشي از رجاليان عامّه ـ نظير يحيي بن معين ـ پذيرفته شده است. ميتوان امامي بودن وي را نيز با توجّه به تصريحهاي گستردهي عامّه، مخالفت ايشان با وي به جهت انديشهي شيعي او و روايات متعدد وي، در متون اماميه كه حاكي از انديشه او است، اثبات كرد. گفتني است؛ أباصلت عبدالسّلام بن صالح هروي در روز چهارشنبه، بيست و چهارم شوّال سال 236ق به ديار باقي شتافت.۳
1.. عيون اخبارالرضا عليه السلام، ج۲، ص۲۷۵، ح۶۹، ترجمهي غفارى و مستفيد، ج۱، ص۶۲۱.
2.. تاريخ بغداد، ج۱۱، ص۴۸، ش۷۲۸.