است. طبري،۱ ذهبي،۲ عبدالله بن عدي،۳ متّقي هندي۴ از ديگر عالمان اهل سنّت است که روايات عرضه را بدون اعلام ضعف يا مردود بودن آن آوردهاند.
نتيجهي بررسي ديدگاه عالمان اهل سنّت دربارهي روايات عرضه
از ديدگاههايي که در زمينهي روايات عرضه از سوي عالمان اهل سنّت ارايه کرديم، نکات ذيل بهدست ميآيد:
نکتهي نخست: دربارهي روايات عرضه سه نظريه ميان عالمان اهل سنّت وجود دارد:
1. شماري از عالمان اهل سنّت روايات عرضه را مجعول و موهوم دانسته و مدّعي شدهاند که اين روايات ساخته و پرداخته ملحدان است.
2. برخي از عالمان اهل سنّت همچون شاطبي معتقد است، حتّي اگر سند روايات عرضه ضعيف باشد، اين روايات صحيح و حق است.
3. شماري از صاحبنظران اهل سنّت بر صحّت و درستي روايات عرضه پاي فشردهاند.
نکتهي دوم: بهنظر ميرسد، شماري از صاحبنظران اهل سنّت همچون شافعي به خاطر برداشت غلط از احاديث عرضه آنها را مردود دانستهاند. اينان گمان کردهاند که هرگونه مخالفت با ظواهر آيات مثل تخصيص و تقييد، مصداقي از مخالفت با قرآن بوده که احاديث عرضه مانع آن است. عبارت شافعي گواه مدّعا است، آنجا گفته است:
«ان قول من قال تعرض السنّة علي القرآن، فان وافقت ظاهره و الا استعملنا ظاهر القرآن و ترکنا الحديث جهل.»۵
چنانکه پيدا است، محور گفتار شافعي مخالفت با ظواهر قرآن است. شاهد ديگر بر مدّعا استناد سرخسي به احاديث عرضه براي ممنوع دانستن تخصيص قرآن با خبر واحد است. او چنانکه پيش از اين ياد کرديم، تصريح ميکند که مبناي آن مخالف شافعي است؛ به عبارت روشنتر اگر اين دست از صاحبنظران در مييافتند، (به عکس برداشت ناصحيح امثال
1.. جامع البيان، ج۲۵، ص۱۴۵.
2.. ميزان الاعتدال، ج۲، ص۳۰۲.
3.. الکامل، ج۴، ص۶۹.
4.. کنز العمال، ج۱، ص۱۷۷ ـ ۲۱۸.
5.. اختلاف الحديث، ص۴۸۴.