آشنايي با طريق شيخ طوسي و نقش کاربردي آن - صفحه 12

اصحاب اماميه پرداخته است و در ديگري به اصول آنان؛ به‌خوبي توانسته است، حقّ مطلب را ادا نمايد؛ ولکن اين دو کتاب قبل از آن‌که به‌ وسيله‌ي اصحاب ما (علماي اماميه) استنساخ گردد و نسخه‌برداري شود، به دست بعضي از وراث او از بين رفته و تلف شده‌اند؛ بدان‌جهت وظيفه‌ي خويش دانستم تا کتابي تأليف بنمايم و در آن به معرّفي و شناسايي اصول و مصنّفات اصحاب ائمّه عليهم السلام و علماي اماميه بپردازم و هيچ‌گاه مدّعي نيستم که به همه‌ي اصول و مصنّفات اصحاب دست يافتم و آن‌ها را استيفا نمودم؛ زيرا تصنيفات اصحاب و اصول آنان به جهت پراکندگي در شهرها و سرزمين‌هاي دور، قابل گردآوري نيستند؛ هرچند که تمام کوشش خود را براي دست‌يابي به آن‌ها به‌کار مي‌گيرم و آن را تا حدّ توان و وسع خود پيگيري مي‌نمايم.۱
بدان ‌جهت در ترجمه‌ي هر فردي با تعبير «له اصل؛ له کتاب؛ له نسخه و له نوادر» به تأليفات وي اشاره نموده است و در مجموع بيش از نهصد نفر از مصنّفان و اصل‌نويسان و بيش از دو هزار کتاب از اصول و مصنّفات شيعه را در الفهرست نام‌ برده است.۲ شيخ طوسي بر اساس ضوابط فهرست‌نگاري، در معرّفي اصول و مصنّفات راويان و اصحاب ائمّه عليهم السلام اسناد و طرق خود را به مؤلّفان و تأليفاتشان ذکر کرده است، از باب نمونه در ترجمه ابان بن عثمان مي‌نويسد:
«له اصل؛ اخبرنا به عدّة من اصحابنا عن ابي‌المفضل محمّد بن عبدالله الشيباني عن ابي‌جعفر محمّد بن جعفر بن ‌بطة عن احمد بن محمّد بن عيسي عن محسن بن احمد عن ابان.»
و در ترجمه‌ي احمد بن محمّد بن عيسي اشعري قمي مي‌نويسد:
«و صنف کتباً منها: کتاب التوحيد؛ کتاب فضل النبي صلي الله عليه وآله؛ کتاب المتعه؛ کتاب النوادر؛ کتاب الناسخ و المنسوخ. اخبرنا بجميع کتبه و رواياته؛ عدّة من اصحابنا منهم: الحسين بن عبيدالله و ابن ابي‌جيّد عن العطّار عن ابيه و سعد بن عبدالله عنه.

1.. الفهرست، ص۴.

2.. بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه، ص۲۱۲؛ دانش رجال، ج۲، ص۱۳۷.

صفحه از 31