نگاهى به كتاب « نهاية التحصيل في شرح مسائل التفصيل » - صفحه 160

نام پدر شيخ يوسف در بعضى نسخه هاى خطى امل الآمل «على» آمده است .بايد اين نام صحيح باشد كه به تكرار در خط شيخ ودر اجازه حرنيز چنين ذكر شده، و «محمد» در امل الآمل سهو قلم است.
گفته حر عاملى در «رياض العلماء» 5/398، و «الكواكب المنتثرة» ص 828، و «معجم رجال الحديث» 21/186 بدون افزودگى مطالبى تكرار شده است.
مرحوم حر اجازه روايتى به تاريخ نيمه ربيع الأول 1086 براى شيخ يوسف نوشته و در آن تصريح مى كند كه اجازه گيرنده داراى اهليت براى استنباط احكام ودادن فتوا مى باشد، با اين كه روش استنباطى شيخ حر اخبارى معتدل وشيخ يوسف اصولى است، ومن با بررسى اجمالى كتاب وى و اجازه حر، او را در كتاب «تراجم الرجال» 4/66، چنين معرفى كرده ام:
«أصلاً از بحرين است و گاهى در مشهد مقدس رضوى اقامت گزيد كه پاره اى از شرح خود را در آنجا نگارش داده است. و در حويزه (خرمشهر) سكونت داشت. در مشهد نزد گروهى به تحصيل پرداخت. واز استادان وى شيخ محمد بن حسن حر عاملى بود كه جمله اى از كتابهاى حديثى و بعضى كتابهاى ديگر نزد وى آموخته است.در كتاب خود تصريح مى كند كه روش اصوليان را به كار مى گيرد و بايد اين روش را در استنباط احكام به كار گرفت».
اينك بخشى از ترجمه اجازه حرّ را مى آوريم كه نمايانگر جايگاه علمى و عملى شيخ يوسف است.
«از خداى سبحان درخواست خير نمودم واجازه دادم به مولاى جليل نبيل فاضل كامل عالم عامل محقق مدقق زاهد عابد، جامع معقول ومنقول، حاوى فروع واصول. پاسخ به درخواست وى دادم، بلكه امر و دستور اورا به مرحله اجرا گذاشتم. گرچه قدر من در علم وعمل، از قدر او كمتر مى باشد .اين نگارش پس از آن است كه وى جمله اى از كتاب هاى حديث و جز آن را نزد من خوانده، خواندنى بحثى و تحقيقى وتنقيحى و تدقيقى، به گونه اى كه جدّ و جهد و قابليت و استعداد و اهليت او را براى نقل حديث و روايت بلكه نقد و درايت آن آشكار ساخت، و ما با وى در معنى احاديث ائمه عليهم السلام و جز آن از

صفحه از 168