نقش احاديث معصومان در تفسير قرآن - صفحه 14

زمانى كه آن گروه بميرند، قرآن هم مى ميرد. اما( چنين نيست).آيه در مورد آيندگان همانند گذشتگان جريان دارد».
امام صادق عليه السلام نيز فرمود: «قرآن، زنده است ونمى ميردو مانند شب و روز، و به سان خورشيد و ماه، جريان دارد (در هر زمان) براى آخرين فرد ما(اهل بيت) همانند نخستين فرد ما جارى است» .(تفسير عياشى، ج 2، ص 203، ح 6 ؛ ر. ك : بحارالانوار، ج 92، ص83، ح 14).
از اين احاديث بر مى آيد كه احكام و خصوصيّات موجود در پاره اى آيات، مدلول آنها را به همان موارد منحصر نمى سازد، بلكه با الغاى خصوصيت مى توان آيات را بر اساس نيازهاى موجود، بر مصاديق جديد جارى كرد.(ر.ك: روشهاى تأويل قرآن، ص 164.)

8ـ1. مراتب معارف قرآن

آيا معارف و علوم قرآن، از يك سطح و لايه برخوردار است؟ تأمل در احاديث نشان مى دهد كه قرآن كريم داراى مراتب، سطوح و ساحت هاى متعدد مى باشد. اين امر به گونه هاى مختلف در احاديث مطرح گشته است. گاه از ظاهر و باطن آيات سخن به ميان آمده است. امير مؤمنان عليه السلام مى فرمايد:
«إنّ القرآن ظاهره أَنيق وباطِنه عَميق، لا تفنى عَجائِبُه ولا تَنَقضى غَرائِبه ولا تُكشَفُ الظُّلماتُ إلاّ بِهِ» .(نهج البلاغه، خطبه 18؛ الاحتجاج ، ج 1، ص 390، ور.ك:الكافي،ج 2، ص 598، ح 2) ظاهر قرآن، زيباو باطن آن ژرف است .عجائب آن تمام نمى شود و غرائب آن به آخر نمى رسد. و پرده از ظلمت ها نمى توان برداشت مگر به وسيله آن.
جابر گويد: از امام محمّد باقر عليه السلام درباره چيزى از تفسير قرآن پرسيدم، پاسخم داد. سپس دوباره پرسيدم، پاسخ ديگرى فرمود. گفتم: پيش از اين در مورد همين مسأله پاسخ ديگرى فرموده بوديد؛ به من پاسخ داد:يا «جابر! إنَّ لِلقرآنِ بَطنا وَلِلبطنِ بَطنا. وَله ظَهرٌ وَلِلظَّهرِ ظَهرٌ...» ( المحاسن، ج 2 ،ص 300، ح 5؛ وسائل الشيعة ، ج 27، ص 192 ،ح 41) اى جابر! قرآن باطنى دارد و باطن آن نيز باطنى دارد. ظاهرى نيز دارد، كه آن ظاهر نيز خود، ظاهرى دارد.
گاه از تنزيل و تأويل قرآن سخن گفته شده است. فضيل بن يسار گويد: از امام محمّد

صفحه از 27