الدين شيخ صدوق ذكر شده ۱ ، ديگرى 329 كه شيخ طوسى آن را به نقل از شيخ صدوق و بانقل از هبة الله كاتب آورده است ۲ . اگر ما نقل نخست را به دليل نزديكى عصر شيخ صدوق ترجيح ندهيم ۳ . لااقل نمى توان نقل دوم را مسلّم دانست، پس ممكن است مرحوم سمرى قبل از مرحوم كلينى وفات كرده باشد.
به عبارت ديگر چهار احتمال در اينجا وجود دارد:
1ـ كلينى در 328 و سمرى در 329 وفات كرده باشد.
2ـ كلينى در 329 و سمرى در 328 وفات كرده باشند.
3ـ هر دو در 328 وفات كرده باشند.
4ـ هر دو در 329 وفات كرده باشند.
استدلال مرحوم سيد ابن طاوس تنها بنا براحتمال نخست صحيح است، كه اين احتمال باتوجه به قول صحيح در وفات كلينى احتمال نادرستى است، ولى وفات سمرى بنابر احتمال دوم قطعا و بنابر دو احتمال اخير، احتمالاً قبل از وفات كلينى بوده، لذا كلام مرحوم سيد ابن طاوس ناتمام مى باشد. ولى باتوجه به اين كه ما به اين مقدمه براى اثبات اعتبار كافى نياز نداريم ـ چنانكه گذشت ـ اشكال فوق، پاسخى بر استدلال در مورد كافى نخواهد بود.
ادامه استدلال فوق
بارى، مرحوم محدّث نورى با ذكر مقدماتى ديگردر صدد استحكام بخشيدن به استدلال ايشان بر مى آمده مى گويد: كلينى مرجع طائفه بوده وكتاب كافى را براى عمل مردم و تمسّك بدان و اخذ و اقتباس از آن نگاشته و همچون كتابهايى نبوده كه در ثواب اعمال و مسائل استحبابى واخلاقى نگاشته مى شود و چندان به اعتبار سندى كارى ندارند.
از سوى ديگر در آن زمان مرسوم بوده كه در مورد صحّت احاديث از امام عصر عليه السلام
1.-كمال الدين، ص ۵۰۳ / ذيل ۳۲.
2.- غيبت شيخ طوسى، ص ۳۹۴ و ۳۹۶.
3.- در قاموس الرجال، ج ۷، ص ۵۵۷ اين نقل ترجيح داده شده است، ولى باتوجه به اختلاف نقل از صدوق، ترجيح اين قول مشكل است.