لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى بااستفاده از دروس آيت الله شبيري - صفحه 112

بررسى ادله محدّث نورى بر اعتبار احاديث كافى

مرحوم محدّث نورى قدّس سرّه در فايده چهارم از فوائد خاتمه مستدرك، با ذكر امورى چند در صدد اثبات اعتبار تمام احاديث كافى برآمده است. ايشان بر اين باور است كه تأملّ در مجموع اين امور، اطمينان به صدق اين ادعا را به همراه دارد. در اينجا به گزارش و بررسى كلام ايشان مى پردازيم، در نقل سخنان ايشان، تغييراتى در نظم مطالب براى انسجام بيشتر صورت مى دهيم و برخى از مطالبى راكه به صورت ضمنى مطرح فرموده اند، به گونه مستقل ذكر مى كنيم.

دليل اول: مدائح علما نسبت به كتاب كافى

محدّث نورى سخنانى از شيخ مفيد (336ـ413)، شهيد اول (734 ـ 786)، محقق كركى (868 ـ 940)، شيخ حسين بن عبدالصمد، پدر شيخ بهايى (918 ـ 984)، مولى امين استرآبادى (به نقل از مشايخ خود) و شيخ حسن دمستانى در مدح كتاب كافى نقل مى كند كه مهمترين آنها عبارت شيخ مفيد است بااين الفاظ: «هواجلّ كتب الشيعة واكثرها فائده»، شهيد اول هم مى گويد: لم يعمل للامامية مثله. نظير اين داورى از محقق كركى ارائه شده است . عبارت مولى محمد تقى مجلسى ( ـ 1070) از اين عبارت محكمتر است وى مى گويد: لم يصنّف فى الاسلام مثله. ۱
محدّث نورى مى فرمايد: بى نظير بودن كافى به جهت حجم گسترده اش نيست،چرا كه مجموعه هاى حديثى گسترده تر ازكافى در آن زمان وجود داشته است، همچون محاسن برقى و نوادر الحكمة محمدبن احمد بن يحيى اشعرى، بلكه به جهت اتقان كتاب است . ۲
مرحوم محدّث نورى در توضيح عبارت شيخ مفيد مى گويد: مواد از اكثريت فايده، اين است كه كافى به دليل اشتمال بر اصول واخلاق و فروع و مواعظ، از جامعيت برخوردار است. امّا اجلّ بودن كافى به جهت معتبر و معتمد بودن آن مى باشد. در عصر كلينى، تمام اصول موجود بوده است، چنانكه از ترجمه شاگرد كلينى، هارون بن

1.- بحارالانوار، ج ۱۱۰، ص ۶۹

2.- خاتمه مستدرك، ج ۳ (مستدرك ج ۲۱)، ص ۴۶۶.

صفحه از 139