لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى بااستفاده از دروس آيت الله شبيري - صفحه 113

موسى تلعكبرى استفاده مى گردد ۱ . دراعتبار اصول هيچ ترديد نيست، نه به جهت مناقشه در سند تا مؤلفين اين اصول ونه به جهت مناقشه در سند مؤلفين اصول تا ائمه معصومين عليهم السلام .
وقتى كتب معروف به اصول، بى نياز از بحث سندى باشد، قهراكافى نيز كه اجل كتب است بايد اين ويژگى را داشته باشد، چون مفاد «اجلّ» اين است كه تمام امتيازات ساير كتب را داشته و بر آنها برترى هم داشته باشد ۲ .
پيش از آغاز بررسى كلام ايشان، براين نكته تأكيد مى كنيم كه داورى دانشمندان در اعتبار تمام احاديث كافى ـ بويژه دانشمندان متأخر ـ به خودى خود، دليلى براين امر نيست، بلكه بايد اين داورى را زمينه ساز حصول اطمينان بدانيم، زيرا اثبات حجيت تعبّدى كلمات بزرگان در اين بحث بسيار دشوار است.به هر حال سخن شيخ مفيد در اين بحث از اهميت ويژه اى برخوردار است، لذا محور بحث را كلام ايشان قرار مى دهيم.

بررسى دليل اوّل

در بررسى اين دليل در دو نقطه سخن مى گوييم:
اوّل: آيا كتب معروف به اصول بى نياز از بحث سندى اند؟
دوم: آيا بر فرض بى نيازى كتب اصول از بحث سندى، بايد چنين ويژگى هم در كافى موجود باشد؟
در نقطه اول مى گوييم كه مرحوم محدث نورى دليلى بر بى نيازى كتب اصول ذكر نكرده است ۳ . ملاحظه عبارت شيخ طوسى در عده، برخلاف اين سخن گواهى

1.- رجال شيخ طوسى، ص ۴۴۹/۶۳۸۶=۱ ( روى جميع الاصول والمصنّفات)

2.- خاتمه مستدرك، ج ۳، (مستدرك، ج ۲۱)، ص ۴۷۸

3.-البته ايشان در ادامه كلام خود عبارت شيخ مفيد را در رساله عدديه آورده است. دراين رساله، شيخ مفيد، راويان احاديث مطابق نظر خود را فقهاء اصحاب ائمه و «الاعلام الرؤساء المأخوذ عنهم الحال والحرام و الفتيا والاحكام، الّذين لايطعن عليهم، ولا طريق الى ذم واحد منهم، وهم اصحاب الاصول المدونة و المصنفات المشهورة» دانسته است. محدث نورى يس از نقل اين عبارت مى افزايد: اگر كافى اجلّ تصنيفات باشد، قهرابايد از اين اصول و مصنفات برتر باشد. اين عبارت چنانچه از كلام خود محدّث نورى هم بر مى آيد، مربوط به اصول و مصنفات خاصى است نه تمام اصول ومصنفات. از سوى ديگر معلوم نيست كه ازاين عبارت چگونه بى نيازىِ سندى همان اصول ومصنفات استفاده مى گردد؟ اگر مؤلفّى به جهت جمع تمام احاديث - مثلاً - احاديث غير معتبر را هم ذكر كند، آيا اين امر سبب ضعيف شمردن خودمولف مى گردد؟ آيا مى توان علاّمه بزرگوار مجلسى را به جهت نقل پاره اى روايات ضعيف در بحار سرزنش كرد و قلم به طعن وذم وى گشود؟ قطعا پاسخ سؤال منفى است، روشنىِ نادرستىِ اين استدلال سبب شده كه آيت الله والد - مدّظلّه -در درس خود از نقل ونقد اين سخن خوددارى كرده، سخن محدّث نورى را بى دليل بشمار آورند.

صفحه از 139