لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى بااستفاده از دروس آيت الله شبيري - صفحه 115

منافات ندارد.
كلينى اسناد احاديث را ذكر كرده، تا هركس بخواهد از طريق بررسى آنها، صحت وسقم روايات را به دست آورد. بويژه نقل با واسطه از ضعيف به هيچ وجه نقطه ضعفى براى راوى تلقى نمى گرديده. بلكه آنچه ناپسنديده بوده، نقل بى واسطه از ضعفاء آن هم نقل بسيار، نه نقل اندك بوده است ۱ .
بنابراين با تمسك به مدح علماء از كافى، نمى توان نقل روايت ضعيف را در كافى نفى كرد، بويژه رواياتى كه درباب مستحبات باشـد كه ممكـن است نقـل آن به جهـت قاعـده تسامح در ادله سنن باشد. يا رواياتى كه مضمون آن مطابق ساير روايات معتبر باشد و به عنوان تأييد ذكر مى گردند، يا رواياتى اخلاقى كه عقل عملى بر درستى آن حكم مى كند يا رواياتى كه كنار هم قرار گرفتن آنها يقين مى آفريند، هرچند تك تك آنها معتبر نباشد، همچون احاديث كلامى، مانند احاديث كتاب الحجه كافى.
راقم سطور اين نكته را هم مى افزايد كه استناد به كلام شيخ مفيد ـ بنا بر نقل محدّث نورى از اين سخن ـ ممكن است موّجه نمايد، ولى عبارتى كه درنسخه چاپى كتاب تصحيح الاعتقاد (ص 70) آمده، ديگر شايسته استناد در اين بحث نيست. در اين نسخه به جاى اجلّ كتب الشيعة ، من اجلّ كتب الشيعه ذكر شده و روشن است كه دليل بر اين نيست كه تمام امتيازات ساير كتب شيعى بايد در كافى وجود داشته باشد.
در لابلاى كلام محدّث نورى به اين مطلب هم اشاره رفته كه در زمان كلينى، تمام اصول حديثى موجود بوده است. وى در اين زمينه به ترجمه شاگرد كلينى تلعكبرى استناد جسته است، ولى اين استدلال هم ناتمام است.
اولاّ: اگر تمام اصول و مصنفات در اختيار تلعكبرى ـ شاگرد كلينى ـ باشند، الزاما اين مصادر در اختيار استاد وى نبوده است، بويژه باتوجه به اين كه تلعكبرى (م 385) بيش از پنجاه سال پس ازوفات كلينى (م 329) درگذشته و چه بسا پس از وفات كلينى بر پاره اى

1.- عبارت يروى عن الضعفاء هم كه درترجمه راويان چندى در كتب رجال ذكر شده به همين امر ناظر است، ر. ك . رجال نجاشى ص ۶۲/۱۴۴، ۷۶/۱۸۲، ۸۴/۲۰۲، ۲۶۳/۶۸۸، ۳۳۸/۹۰۳، ۳۴۸/۹۳۹، ۳۵۰/۹۴۴، ۳۷۲/۱۰۱۸، ۳۷۳/۱۰۲۰، ۴۲۷/۱۱۴۸؛ الفهرست ص ۵۲/۶۵؛ رجال ابن غضائرى، ۳۸/۷، ۳۹/۸، ۴۱/۱۳، ۴۸/۲۷، ۸۱/۱۰۱، ۹۳/۱۳۲، ۹۴/۱۳۵، ۹۶/۱۴۱، ۹۷/۱۴۳، ۱۱۸/۱۹۰، (مجمع الرجال ج ۱، ص ۴۵ و ۱۷۷ و ۲۲۵، ج ۲، ص ۴۲، ج ۴، ص ۲۱۵، ج ۵، ص ۱۳۴ و ۲۰۵ و ۲۶۲، ج ۶، ص ۵۹ و ۱۱۳).

صفحه از 139