امام زمان عليه السلام تأكيد ورزيد.
البته علامه مجلسى مى فرمايد كه مى توان گفت كه ائمه عليهم السلام به تأليف كافى راضى بوده اند. ^۱ اين مطلب كاملاًروشن است، ولى نمى توان از آن نتيجه گرفت كه تمام احاديث كافى صحيح است. همچنان كه مى توان اطمينان داشت كه ائمه عليهم السلام به تأليف جواهر راضى بوده اند، ولى اين به معناى درستى تمام مطالب جواهر نيست.

دليل پنجم :مقدمه كافى ^۲

مهمترين دليل بر اعتباراحاديث كافى، عبارت مقدمه كتاب است. وى پس از اشاره به درخواست تأليف كتابى مشتمل بر «الآثار الصحيحة عن الصادقين عليهم السلام والسنن القائمة الّتى عليهاالعمل» ^۳ مى افزايد: وقد يسّر الله - وله الحمد - تأليف ما سألت، و ارجو ان يكون بحيث توخّيت. فمهما كان فيه من تقصير، فلم تقصر نيّتنا فى اهداء النصيحة ؛ اذكانت واجبة لإخواننا و اهل ملّتنا. ^۴
در اين عبارت، شيخ كلينى خداوند را شكر مى كند كه توفيق تأليفى را مطابق باخواسته سائل به وى عطا كرده است، بنابراين وى احاديث كتاب را صحيحه مى داند. از سوى ديگر عبارت فوق باتوجّه به افعال ماضى كه در آن بكار رفته، تقريبا صريح در اين معناست كه پس از نگارش كتاب وپايان آن، به رشته تحرير در آمده، پس اين احتمال كه مؤلف از تصميم خود برگشته يا از هدف تأليف در هنگام نگارش غفلت ورزيده باشد، در كار نيست. بنابراين با توجه به شهادت مؤلف به صحت احاديث كتاب، بايداحاديث آن را معتبر دانست.

بررسى دليل پنجم

درباره اين دليل اشكالاتى مطرح است كه برخى اصل شهادت شيخ كلينى به اعتبار تمام احاديث كتاب را زير سؤال مى برد و برخى اعتبار شهادت كلينى را براى ديگران دشوار مى سازد، مرحوم محدّث نورى اين اشكالات را طرح كرده، پاسخ مى دهد. ما نيز