در سير تدوين حديث اهل سنت، بيشتر به موضوع منع از نشر و كتابت حديث و سرنوشت برخى از راويان و ناقلان حديث اهل بيت عليهم السلام پرداخته شده است و بر خلاف آنچه كه در آغاز فصل وعده داده شده سير تدوين وتاليف جوامع حديثى بسيار گذرا مطرح شده و جاى آن دارد كه باتفصيل و تحقيق بيشترى به اين موضوع پرداخته شود.
3.3.6. سرگذشت مختصرى از صاحب كافى مرحوم محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى رابااشاره به اوضاع سياسى ـ اجتماعى و اعتقادى رى، راويان و محدثان رى، مشايخ واساتيد كلينى ، شاگردان مرحوم كلينى ، مهاجرت به بغداد ، جايگاه كلينى در نزد علماى اهل سنت و شيعه آورده است . در پايان اين فصل فهرستى شامل 27 منبع ومأخذ در مورد مرحوم كلينى ذكر شده است.
4.3.6. فصل چهارم به كتابشناسى كافى اختصاص دارد .در اين فصل، انگيزه تأليف كتاب كافى به نقل از مرحوم كلينى در مقدمه كتابش، مدت تأليف (حدود بيست سال)، بهره گيرى مرحوم كلينى از اصول اربعمائه در تصنيف وتأليف كافى، ابواب و تعداد احاديث كافى ، اسناد روايات كافى ، معرفى راويان «عدة من اصحابنا» و ستايش كافى در كلام بزرگان را آورده است.
5.3.6. در فصل پنجم ذيل عنوان صحت كافى به بررسى معناى اصطلاح «صحيح» در نظر دو گروه از محدثان (قدما ومتأخّرين) مى پردازد و نتيجه مى گيرد كه كافى مطابق اصطلاح قدما صحيح است و در اين خصوص به11 مورد از سخنان قدما استناد مى كند.
صحيح بودن احاديث كافى را از نظر اصطلاح متاخرين نيز بررسى كرده است و بيان مى دارد مطابق اصطلاح متاخرين، تعداد روايات صحيح كافى طبق يك نظر، بالغ بر 5072 حديث مى باشد. (لؤلؤة البحرين ، ص 395) البته اصطلاح صحيح در مقابل حديث موثّق، حسن و ضعيف است نه درمقابل نادرست ياجعلى.
6.3.6. بدنبال بحث از اصطلاح صحيح در نظر قدما و متأخرين، فصل ششم كتاب را به بررسى صحت كتب قدما و ضعف اصطلاح متأخرين اختصاص داده است.اين فصل، درحقيقت ترجمه فائده نهم از دوازده فائده اى است كه شيخ حر عاملى تحت عنوان