چهار نكته درباره قرآن‏ - صفحه 23

مى‏خواستند، به حقايق روشن و فوق‏العاده دست مى‏يافتند. ولى متأسّفانه چنين نكردند: حضرتش را در خانه نشاندند، به طورى كه گاهى كه به مسجد مى‏آمد، همراه با چند تن از ياران وفادار، غريب‏وار در گوشه‏اى از مسجد مى‏نشست. ايشان فرمود:
صبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى، ارى تراثى نهباً. (۴: خطبه ۳)
حتّى وقتى كه مردم حضرتش را بر مسند خلافت نشاندند، باز هم اجازه انتشار علوم صحيح نبوى را به ايشان ندادند. نمونه آن برخورد آنها با امام حسن مجتبى عليه السلام بود كه به امر پدر بزرگوار ميان مردم آمد و در مورد بعضى از امور - مانند نماز تراويح - تذكّر داد، همه با فرياد، مانع سخن گفتن امام مجتبى شدند. (7: ج 3، ص 70)
امامان ديگر نيز همين‏گونه در مظلومين زندگى گذراندند. به تعبير جناب دعبل خزاعى كه در محضر حضرت رضا عليه السلام خواند:



مُشَرَّدون نُفوا عن عُقرِ دارِهِمُ‏كأنّهم قد جَنَوْا ما ليس يُغتَفَرُ

(9: ج 49، ص 242)
گفت و گوى عمّار ياسر با يكى از شخصيت‏هاى مشهور صدر اسلام كه على‏رغم ادّعاهاى فراوان، حتّى حكم تيمّم را از پيامبر نياموخته بود، معروف است، كه وقتى عمار، آيه «فتيمّموا صعيدا طيبا» (نساء (۳) / ۴۳) را برايش خواند، او پاسخ داد: نمى‏دانستم چنين آيه‏اى در قرآن هست! (9: ج 30، ص 667)
نكته بسيار مهم اين است كه با وجود اين مشكل، پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله - كه اين وضع را پيش‏بينى كرده بود - تمام علوم را به صورت جمعى جملى ياد داده بود. لذا در حجة الوداع فرمود:
يا ايها الناس! و اللَّه ما من شى‏ء يقرّبكم من الجنة و يباعدكم من النار، الّا و قد أمرتكم به و ما من شى‏ء يقرّبكم من النار و يباعدكم من الجنّة إلّا و قد نهيتكم عنه. (۸: ج ۲، ص ۷۴)

صفحه از 27