چهار نكته درباره قرآن‏ - صفحه 11

چرا «الف لام ميم» گفت و «الف باء جيم» نگفت؟ چرا اوّل سوره ق، «لام و القرآن المجيد» نياورد؟ چرا نگفت: «جيم و القلم»؟ هريك از اين پرسش‏ها، حرف‏ها و رمزها و كليدهايى دارد كه وقتى در دست كسى بود، مطالبى مى‏فهمد. امام باقر عليه السلام فرمود:
انّ فى حروف القرآن المقطّعة لعلماً جمّاً. (۹: ج ۵۲، ص ۱۶۰)
به تعبير امام اميرالمؤمنين عليه السلام: هر كتابى، صِفوه و جوهر و خلاصه‏اى دارد. صفوه قرآن، حروف تهجّى است. (۹: ج ۸۸، ص ۹)
اسم اعظم خدا، از همين حروف تشكيل مى‏شود. البته علم آن در دست پيامبر و امام است. امام باقر عليه السلام فرمود:
الم، و كلّ حرف فى القرآن مقطّعة من حروف اسم اللَّه الأعظم الّذى يؤلّفه الرّسول و الامام، فيدعو به فيجاب. (۹: ج ۲۴، ص ۳۵۱)
اسم اعظم از همين حروف استخراج مى‏شود، امّا به دست چه كسانى؟ به دست پيامبر و امام، كه امّ الكتاب نزد آنهاست. مدّعيان عرفان كه اهل حقيقت نيستند، رهِ افسانه زدند. خضر و الياس را كه وجود خارجى دارند، جنبه بسط و قبض سالك مى‏دانند. حضرت مهدى را كه فرزند امام عسكرى عليهما السلام است، معناى نوعى ملكوتى مى‏دانند و ظهور حضرتش را به تجلّى شيخ در دل سالك تأويل مى‏كنند.
اسم اعظم لفظى خدا، از همين حروف و شامل 73 حرف است و در برخى از ادعيه به آن اشاراتى شده است، مثلاً در برخى دعاها آمده است: «يا حمعسق»، «يا كهيعص». (9: ج 88، ص 9)
در اينجا ميدانى براى بافندگىِ بافندگان باز شده است. ولى بيش از آنچه در روايات معتبر آمده، نمى‏توان سخن گفت. در حديثى از امام صادق عليه السلام حروف مقطّعه تفسير شده است. براساس آن، «الم» در صدر دو سوره - گرچه ظاهراً تكرار مى‏نمايد - معانى مختلف دارد. مى‏فرمايد:

صفحه از 27