آنچه گفته شد، بخشى كوچك از اسرار فراوان اين كتاب بزرگ الهى است. انشاءاللَّه با ظهور صاحب قرآن و محيى كتاب - عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف - بسيارى ازاين اسرار، برملا مىشود. در چنان روزى است كه پردههايى از عظمت اين كتاب براى مردم روشن مىشود، از سويى مسلمانان به درجات كتاب آسمانى خود واقف مىشوند، و از سوى ديگر، ديگران در برابر اين كتاب سترگ، سر تسليم فروآورند. از خدا مىخواهيم كه ظهور حضرتش را نزديك سازد. آمين يا ربّالعالمين.
2- معارف توحيدى در قرآن با تأكيد بر بحث بداء
قرآن، خود را به عناوينى معرّفى مىكند، ازجمله:
- هدايت (بقره (2) / 185؛ آلعمران (3) / 138)
- نور (مائده (5) / 15؛ نساء (4) / 174)
- شفاى بيمارىهاى معنوى (يونس (10) / 57؛ اسراء (17) / 82؛ فصلت (41) / 44)
- بصيرت (انعام (6) / 104؛ اعراف (7) / 203؛ جاثيه (37) / 20)
امّا بايد دانست كه تمام اين كمالات با تمسّك توأمان به قرآن و عترت به دست مىآيد. قرآن، به تنهايى گوياى جزئيات نيست، چه در احكام و چه در علوم الهيه. قرآن فقط امر به نماز مىكند. ولى جزئيات آن را از سنّت نبوى و سنّت ائمه معصومين عليهم السلام بايد بگيريم. اين دو رشته هدايت، توأماً براى ما مرجعيّت دارند. خداوند، تعويل بر منفصل كرده يعنى قسمتى از سخنان خود را به زبان ديگران بيان كرده است. و ما را به همانها ارجاع دادهاند كه علم الكتاب نزدشان است، يعنى پيامبر و اميرالمؤمنين و يازده فرزند معصومش عليهم السلام. اين علم قرآن وجوهى دارد كه هر وجهى كلّ الوجوه است. همانگونه كه علم خدا، همان قدرت، رحمت، شفقت، هيمنت، سلطنت، سبّوحيّت و قدّوسيّت اوست. كلّ الاسماء فى اسم. لذا خداوند، احدّى الذات است، اگرچه صفات در مقام لفظ و مفهوم، متعدّد به نظر آيند. اگر