چنين نباشد، تركيب و تعدّد در ذات بارى لازم مىآيد. تجلّى خدا در قرآن نيز همينگونه است. به بيان امام باقر عليه السلام: «تفسير القرآن على سبعة اوجه» (۳: ج ۲۷، ص ۱۹۷) كه هر وجهى از آن، تمام وجوه است.
در اينجا اشاره مختصرى به معارف توحيدى قرآن مىشود. قرآن - به ظاهر و به باطنش - در باب توحيد، فراوان سخن گفته است. دعاها و خطبههاى توحيدى پيامبر و حضرت زهرا و ائمه معصومين عليهم السلام، باطن قرآن است كه يك اقيانوس معارف الهيه از مطلع الفجر حجاز جوشيده و تلاطم مىزند. سخنان معصومين، تفصيل توحيد است كه قرآن، اجمال آن را گفته است. دعاها را بايد خواند. دعاهاى حجب پيامبر و ائمه عليهم السلام و كتابهايى مانند صحيفه سجاديه، مهج الدعوات، اقبال الاعمال، كتاب الدعاء بحارالانوار، سرشار از معارف توحيدى است.
در روايت دارد كه نخستين دعوت پيامبر - پس از آن كه از كوه حرا پايين آمد - اين جمله بود كه فرمود:
يا معشر قريش! يا معشر العرب! ادعوكم إلى عبادة اللَّه و خلع الانداد و الأصنام، و أدعوكم الى شهادة أن لا اله الا اللَّه. (۹: ج ۱۸، ص ۱۸۵)
اين علوم در بطن قرآن يعنى روايات نيز آمده است.
يكى از ابواب معارف توحيدى، باب بداء است. قرآن مختصر مىگويد:
يمحو اللَّه ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب. (رعد (۱۳) / ۳۹)للَّه الامر من قبل و من بعد. (روم (۳۰) / ۴)
روايات، مفصّلتر بيان مىكند. ازجمله كلام امام صادق عليه السلام:
ما بعث اللَّه نبيّاً قطّ حتّى يقرّ له بالبداء. (۸: ج ۸، ص ۱۶۵)
بداء، به معناى حقيقى آن، نه به معناى ابداء كه فلاسفه گفتهاند. اين معنا، آن اندازه مهمّ نيست كه خداوند، از تك تك پيامبران بر آن اقرار بگيرد. بداء يعنى چه؟ در قرآن مىفرمايد: