چهار نكته درباره قرآن‏ - صفحه 18

نكته مهم اين است كه ما، پيش از اين دنيا، در عوالمى بوده‏ايم كه براى مدّت زمانى كوتاه ما را در قفس اين دنيا آورده‏اند.



من از اين خاك نى‏ام، ز آب و هواى دگرم‏جامه عاريت است اين كه تو بينى به برم‏

اين بدن، لباس عاريتى ماست، كه در زمان مرگ، آن را از تنِ ما درمى‏آورند. آن زمان، حقايق عوالم پيشين را به خوبى مى‏فهميم. به هرحال، براساس روايات، مبدأ حيوان و نباتات، از اين كُره نيست. لذا اين عالم پوست است و بايد به مغز آن رسيد كه ملكوت عالم است. بدن ما روح دارد، كه ملكوت آن است. ديگر اجزاى جهان را نيز كه مى‏بينيم، روح و ملكوت دارند. برخى از اين نكات، در روايات آمده است. مثلاً در قرآن آمده است:
إن من شى‏ء الّا يسبّح بحمده، ولكن لاتفقهون تسبيحهم. (اسراء (۱۷) / ۴۴)الم‏تر أنّ اللَّه يسبّح له من فى السماوات و الارض و الطّير صافّات، كلّ قد علم صلاته و تسبيعه. (نور (۲۴) / ۴۱)
به باطن قرآن كه رجوع كنيم، در روايت امام حسين عليه السلام، ذكر تسبيح برخى از پرندگان و جانوران را مى‏بينيم. (9: ج 61، ص 27)
همچنين در روايت امام باقر عليه السلام ذكر تسبيح درخت را بيان مى‏دارد. (9: ج 57، ص 177)
قرآن در مورد نشئه آخرت نيز سخن گفته است. در مورد برزخ مى‏فرمايد:
و من ورائهم برزخ الى يوم - مبعثون. (مؤمنون (۲۳) / ۱۰۰)
ثلث قرآن در مورد عالم آخرت است كه به متفاهم عرف سخن گفته است، نه اين كه اُجحيّه (لغز و معمّا) بياورد. امر به تدبّر مى‏كند:
افلا يتدبّرون القرآن أمعلى قلوب أقفالها؟ (محمد صلى اللَّه عليه وآله (۴۷) / ۲۴)
لذا ظواهر آن قابل فهم است، در عين اين كه بطون آن را نيز در دل ظواهر جاى داده است.

صفحه از 27