در دنيا، نفس، خدمتگزار بدن است. بجز نفوس مجرّده كه منقطع شدهاند و خود را از اين منجلاب بيرون كشيدهاند، عموم نفوس در چشم و گوش و ريه و حنجره كار مىكنند. بدن، ارباب است و نفس، نوكر. نفس در ظلّ بدن است. در عالم آخرت، بدن همين بدن است، ولى در ظلّ نفس حركت مىكند. از همينجا نكتهاى مهم به دست مىآيد كه اگر در همين دنيا بتوانيد بدن را در ظلّ نفس درآوريد، به قدرت عجيبى مىرسيد.
اين دو تفاوت ميان دنيا و آخرت كه گفتم، از روايات برگرفته شده است. و هيچيك از فلاسفه، رائحه آن را استشمام نكردهاند.
پس در قيامت، همين بدن است كه مورد سؤال قرار مىگيرد و كيفر يا پاداش مىبيند. قرآن، انواع منازل و مواقف قيامت و درجات بهشت و دركات دوزخ را به گونهاى بيان كرده كه نه فقط خود آن علوم، بلكه حتّى احصاء فهرست ابواب آن، خارج از توان بشر است. به همين دليل، مىفرمايد:
قل لئن اجتمعت الانس و الجنّ على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لايأتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض ظهيرا. (اسراء (۱۷) / ۸۸)
شاعر بجا گفته است:
حقّ، از آن حبل خوانده قرآن راتا بگيرى به سان حبل، آن را
به درآيى ز چاه نَفْس و هواكنى آهنگ عالم بالا
تو، به او دست و پاى خود بستىو اندر اين تنگناىْ بنشستى
4- قرآن، كلام اللَّه است: سه مقدمه و دو وجه اثباتى
قرآن، كلام خدا است. و اگر تمام بشر روى زمين به جاى حضرت خاتم النبيين صلى اللَّه عليه وآله بنشينند، نمىتوانند مانند اين قرآن بياورند.
براى توضيح اين مدّعا، سه مقدمه و دو وجه اثباتى بيان مىشود.