پژوهشى در باب ناسخ و منسوخ‏ - صفحه 31

كاربرد لغوى و اصطلاحى «نسخ» در قرآن

اين واژه در چهار آيه كتاب خدا بكار رفته است:
1 - (ما نَنسَخْ مِن آيةٍ او نُنْسِها نأت بخيرٍ منها او مثلِها، ألَم تَعلَمْ أنَّ اللَّهَ على‏ كلِّ شى‏ءٍ قَدير) (بقره (۱) / ۱۰۶)
2 - (و لمّا سكتَ عن موسىَ الغضبُ أخذَ الألواحَ و فى نُسخَتِها هُدىً و رحمةٌ لِلَّذين هُم لِربِّهم يَرهَبون) (اعراف (۷) / ۱۵۴)
3 - (و ما أرسَلنا مِن قبلِك مِن رسولٍ و لا نَبىٍّ الّا اذا تَمَنّى‏ ألقَى الشَيطانُ فى اُمنِيَّتِه فَيَنسَخُ اللَّهُ ما يُلقِى الشَيطانُ ثُمّ يُحكِمُ اللَّهُ آياتِه و اللَّهُ عليمٌ حكيمٌ) (حجّ (۲۲) / ۵۲)
4 - (هذا كتابُنا ينطق عليكم بالحقّ، اِنّا كُنّا نَستَنسِخُ ما كُنتُم تَعمَلون) (جاثيه (۴۵) / ۲۹)
در دومين و چهارمين آيه، معناى «ثبت و رونويسى» به‏كار رفته‏اند، امّا در آيات اوّل و سوم، به‏ترتيب، از دو معناى «جايگزين ساختن» و «نيست و نابود كردن» استفاده شده‏است. اكنون، به جهت اهمّيت دو آيه اخير، چند نكته كوتاه تفسيرى، درباره هريك خواهيم‏آورد.

نخستين آيه:

1 - تعبير «ننسخ» نشان مى‏دهد كه عمل نسخ، فعل پروردگار است در مقام قانونگزار حقيقى؛ و بنابراين، اطلاق «ناسِخ» به آيه شامل حكم تازه، جز به‏عنوان "مَجاز"، صحيح نيست، بلكه بهتر آن است كه ناسِخ (به كسر سين)، به خداى حكيم گفته‏شود و از آيه حاوى قانون جديد، تعبير به ناسَخ (به فتح سين) گردد كه بر وزن فاعَل، و به معناى «مايُنسَخ به = آنچه بدان نسخ مى‏شود» مى‏باشد.
2 - قرائت آيه را، حفص از عاصم، به صورت بالا روايت نموده؛ لكن ابن‏كثير و ابوعمرو، از قرّاء سبعه و برخى از صحابه، عبارت «نُنسِها» را «نَنسَأها» خوانده‏اند

صفحه از 51