پژوهشى در باب ناسخ و منسوخ‏ - صفحه 32

(25: ج 1، ص 392 ؛ 39: ج 1، ص 99) كه در حالت اول يعنى: «آن را از خاطره‏ها مى‏بريم» و در حالت دوم يعنى: «آن را به تأخير مى‏اندازيم.» (29: ج 2، ص 186)

سومين آيه:

برخى تفاسير و تواريخ اهل سنّت، در سبب نزول اين آيه رواياتى گونه‏گون آورده‏اند كه خلاصه مشتركات آن اخبار - كه «داستان غرانيق» نام گرفته - اين است:
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله در مكّه معظّمه، به‏هنگام قرائت سوره مباركه نجم، چون بدين آيت رسيد كه:

(أفَرَأيْتُمُ اللاتَ وَ العُزّى‏ * و مَناةَ الثالِثَةَ الاُخرى‏) (نجم (۵۳) / ۱۹ - ۲۰)
يعنى: «آيا درباره لات و عزّى‏ و سومين بت ديگر، منات انديشه كرده‏ايد؟»

شيطان، اين عبارات را، بر زبان حضرتش القاء نمود كه:
«تلك الغَرانيقُ العُلى‏ * و اِنّ شفاعتَهنّ لَتُرتَجى‏»
يعنى: «آنان پرندگان سپيد بلندپروازند * و همانا به شفاعت و بخشايش خواهى ايشان اميد مى‏رود.»
پس مشركان قريش شادمان گشتند كه از بتهاى آنها، به نيكويى ياد شده است. ازاين‏رو، به‏قرائت رسول خدا گوش فرادادند و چون در پايان سوره، وى سجده نمود آنان نيز، همراه او به خاك افتادند. آنگاه، جبريل امين فرود آمد و آن حضرت را بر اين دسيسه ابليس، - كه افزودن آيات شيطانى، بر وحى آسمانى بود - آگاه ساخت. پيامبر از اين رويداد بسيار اندوهگين گرديد؛ پس خداوند آيه فوق را، براى تسلّاى دل ايشان فروفرستاد. (3: ج 1، ص 205؛ 24: ج 10، ص 186؛ 18: ج 2، ص 399؛ 19: ص 252؛ 21: ج 6، ص 65)
دشمنان اسلام، به ويژه مستشرقان، اين افسانه را دستاويز قرارداده‏اند تا مقام و موقعيّت قرآن و پيامبر را خفيف و مخدوش نمايند؛ در حالى‏كه، شواهد و دلائل بسيارى بر نادرستى اين سبب نزول وجود دارد كه دانشوران شيعى و برخى از

صفحه از 51