پايان سالهاى ابرى « بازخوانى مجدّد يوم الدار » - صفحه 55

(اعلان وزارت و وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام) به گونه‏اى ديگر است. يعنى اولاً اصل دعوت پيش از اين روز، آشكار بوده است و از اين آشكارى لااقل سه سال مى‏گذشته است.
ثانياً آنچه كه در اين مدت پنهان بود و پس از آن پيامبر صلى اللَّه عليه وآله از جانب خداوند مأمور شد تا آن را آشكار نمايد، نه دعوت به توحيد و نبوّت، كه امر ولايت و وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام بوده است. امّا براى بيان اين مطلب، لازم به ذكر مقدّماتى چنديم:
اوّلاً، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله از همان بدو طفوليت به پيامبرى مبعوث شده بود و در چهل سالگى مبعوث به رسالت گرديد.
ثانياً، آغاز رسالتِ ايشان با آغاز نزول قرآن كريم، يكى نيست.
ثالثاً، در چهل سالگى پس از اندكى از آغاز رسالت، نخستين وحىِ قرآنى بر حضرت صلى اللَّه عليه وآله نازل گرديد و پس از آن با نزول آيه شريفه يا ايّها المدثّر قُم فَانذر مأمور به ابلاغ رسالت بر امّت شدند.۱ و اين كار را از همان روز به انجام رساندند، چنانكه هم بنى عبدالمطلب و هم غير ايشان را به اسلام دعوت كردند. امّا در طول سه سالى كه از اين دعوت آشكار گذشت، باز كسى جز اميرالمؤمنين عليه السلام و حضرت خديجه عليها السلام دعوت ايشان را لبيك نگفت و البته در اين مدت، قريش هم عليرغم اطلاع از دعوت، با ايشان كارى نداشتند.
رابعاً، در 43 سالگى با نزول آيه شريفه فاصدع بما تؤمر مأمور شدند تا آنچه را كه تا كنون پنهان بود و اكنون مى‏بايست آشكار شود يعنى امر وصايت و وزارت و خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام را آشكار نمايند. بدين منظور با نزول آيه شريفه وانذر عشيرتك الاقربين‏ بنى عبدالمطلّب را جمع كرده، امر وزارت و وصايت و خلافت

1.پيش از اين تنها مأمور به ابلاغ رسالت بر اهل بيت خويش (على عليه السلام و حضرت خديجه عليها السلام) بودند كه اين كار را هم به انجام رساندند و آنها هم ايمان آوردند، ولى اِذن نداشتند تا اسلام را بر امّت عرضه نمايند مستندات اين بحث نيز پس از اين خواهد آمد.

صفحه از 93