خواند و فرمود يا على! خداوند مرا امر كرده است كه نزديكترين خويشاوندانت را انذار كن فَضقتُ بذلك ذرعاً و عَرَفتُ اَنّى مَتى اُبادِئهم بهذا الامر، اَرى منهم ما اكره. فصَمتُّ عليه حتى جاء جبرئيل، فقال: يا محمّد انّك اِلّا تفعل ما تؤمَرُ به يُعَذِّبْكَ رَبُّك.
يعنى، پس اين كار را نتوانستم چرا كه بدرستى مىدانم كه هر گاه اين امر (كدام امر؟) را برايشان آشكار كنم، از ايشان چيزى را مىبينم كه در دست ندارم. پس سكوت كردم و حرفى نزدم. تا اينكه جبرئيل آمد و گفت: اى محمّد! قطعاً و قطعاً خدايت تو را عذاب خواهد كرد، اگر كه آنچه را كه بدان امر شدهاى، انجام ندهى.
چقدر شبيه است ادبيات و لحنى كه جبرئيل در اينجا به كار برده با آنچه كه در واقعه غدير در متن قرآن مىبينيم: (يا ايّها الرسول بلّغ ما اُنزل اليك من ربّك و إن لَمْ تَفْعَل فما بَلَّغْتَ رسالَتَه و اللَّهُ يَعْصِمُكَ من النّاس) (مائده (5) / 67) در آنجا هم پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله از جانب خداوند امر مىشود تا على عليه السلام را براى مردم نصب كند و ايشان را به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام خبر دهد لكن به تعبير روايت: فتَخَوَّفَ رسولُ اللَّه صلى اللَّه عليه وآله اَنْ يَقولوا حابى ابنَ عَمّه و اَن يطعَنُوا فى ذلك عليه. يعنى رسول خدا نگران بود از آنكه مبادا با انجام اين كار، بگويند كه او از پسر عمويش (على عليه السلام) حمايت كرده، بدين خاطر بر او طعن زنند. پس خداوند بدو وحى فرستاد كه: يا ايها الرسول... الآيه. (26: ج 1، ص 192، ح 249)
باز در روايت ديگر دارد كه در واقعه غدير، جبرئيل از جانب خداوند بر پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله نازل شد و بديشان گفت: اِنَّ اللَّهَ يأمُركَ اَن تَدُلَّ اُمّتك على وليّهم علىّ، مثلَ ما دَللتَهم عليه من صَلاتِهم و زكاتِهم و صيامِهم و حَجِّهم لِيُلْزِمَهُم الحُجَّةُ من جميع ذلك.
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله عرض كرد:
يا رَبّ اِنَّ قومى قريبُو عهدٍ بالجاهليَّةِ وَ فيهم تنافُسٌ وَ فَخْرٌ، و ما مُنْهُم رَجُلٌ اِلّا وَ قَد وَقَرَهُ وَليُّهم وَ اِنّى اَخافُ - اَىْ مِن تكذيبهم - آنگاه خداوند اين آيه را نازل فرمود كه: (يا ايها الرسول بَلّغ ما اُنزل اليك من ربّك وَ اِنْ لَمْ تفعل فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه - يُريدُ فَما بَلَّغتَها تامَّةً - و اللَّهُ يَعْصمكَ من النّاس) فلمّا ضَمَّنَ اللَّهُ لَهُ بالعِصْمَة و خوفِه اَخَذَ بيدِ عَلىٍّ... (26: ج 1، ص 191 و نيز ذيل آيه در اسباب النزول واحدى و نزول القرآن ابونعيم