پايان سالهاى ابرى « بازخوانى مجدّد يوم الدار » - صفحه 84

وصيّى و خليفتى فى امّتى و ولىَّ كلّ مؤمنٍ من بعدى؟

در روايت مذكور، قيس مستقيماً به اصلِ مطلب مى‏پردازد. يعنى آنچه كه در حافظه مردم از يوم الدار ضبط شده و اصل ماجرا را تشكيل مى‏دهد، بحث وزارت و وصايت و ولايت و خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام است، نه آغاز دعوتِ آشكار به اسلام.
2- 5- 6. ابواسحاق الثعلبى در تفسير خود «الكشف و البيان» از حسين‏بن محمّدبن حسين نقل كرده است:

«..فقال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وآله: يا بنى عبدالمطّلب اِنّى اَنا النذيرُ اليكم من اللَّه عَزَّوَجلّ و البشيرُ، فَاَسْلِمُوا و اَطيعُونى تهتَدوا. ثمَّ قال: مَن يُؤاخينى و يوازرنى و يكون وليىّ و وصيّى بعدى و خليفَتى فى اهلى يَقْضى‏ دَينى؟...».1

2- 5- 7. ابواسحاق الثعلبى در كتاب الكشف و البيان از ابو رافع اين حديث را آورده كه:
«..قالَ رسُولُ اللَّه صلى اللَّه عليه وآله: اِنَّ اللَّهَ اَمَرَنى اَن اَنذِر عشيرتى الاَقربين، و اَنتُم عشيرَتى و رَهطى. وَ اِنَّ اللَّه لَمْ يَبْعَثْ نبيّاً اِلّا جَعَلَ لَهُ مِن اَهلِهِ اَخاً و وزيراً و وارثاً و وصيّاً و خليفة في اَهْلِهِ، فَأَيّكُم يَقُومُ فيُبايُعنى على‏ اَنَّه اَخى و وزيرى و وصيّى و يكونُ مِنّى بمنزلة هارون من مُوسى اِلّا اَنَّهُ لا نبىَّ بَعدى؟»
دو روايت ياد شده، به روشنى گوياى آن است كه موضوع بحث يوم الدار، آشكار كردن امر وزارت و وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام بوده است، نه چيز ديگر. مى‏بينيم كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله آن را به عنوان ادامه سنّتى الاهى كه در مورد همه انبياء جارى بوده است، اعلام مى‏نمايند تا جاى هيچ شكّى نماند كه اين امر، امرى الاهى و به فرمانِ خداوند است و پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله موظّفند تا آن را به انجام رسانند كه به انجام هم رساندند.

1.الفاظ و لحن و ادبياتى كه در اين جا به كار رفته، مقايسه شود با آنچه كه در واقعه غدير به گزارش جابربن عبداللَّه انصارى به كار رفته است: «...ايّها لناس! اَنا البشير و اَنا النذير و اَنا النبىُّ الاُمّى،...اِسمَعُوا لِما آمُرُكُم به و اَطيعُوهُ...تُم اَخذَبِيَد اميرالمؤمنين عليه السلام فقال: معاشر النّاس هذا مَولى المؤمنين و قاتلٌ الكافرين و حجة اللَّه على العالمين...(۶۴: ص ۷۷ - ۷۸)

صفحه از 93