فإنّ مواطن «ألست» - أعنى به مواطن أخذ الميثاق - متعددة حسب تعدّد منازل القوس النزولي وتكثر مراحل الجواهر العقليّة والأنوار الإلهيّة. ففي كلّ مرتبة من تلك المراتب، وقعت العهود ووثقت المواثيق. وليس ذلك ممّا يختصّ بالوجود النفسى، بل أخذ العهد وقع في الوجود العقلي والوجود الطبيعي والوجود الكوني. (20: ص 465)
محلهاى «ألست» يعنى محلهاى أخذ ميثاق، متعدّد است بر حسب تعدّد منازل قوس نزول و تكثّر مراحل جواهر عقلى و انوار الهى. پس در هر مرتبه از اين مراتب، عهد و ميثاق واقع شده است. و ميثاق به وجود نفسى اختصاص ندارد، بلكه در هر سه وجود عقلى، وجود طبيعى و وجود كونى اخذ شده است.
10-2- ايشان در توجيه رواياتى كه بر اخراج ذريّه حضرت آدم عليه السلام از صلب او دلالت دارند، مىنويسد:
و أمّا ما وقع في أخبار أهل البيت: من الإخراج عن ظهر آدم، فلأنّ المبدئيّة والأبوّة يلزمها المتبوعيّة، و ذلك محفوظ في جميع المواطن. (20: ص 467)
اما اخراج ذريه حضرت آدم عليه السلام از صلب او كه در روايات اهل بيت عليهم السلام آمده، به خاطر آن است كه مبدء بودن و پدر بودن، ملازم با متبوع بودن است. و متبوعيّت در تمام اين مراتب محفوظ است.
10-3- سپس توضيح مىدهد كه چون درجه عالم طبيعت ضعيف است، از گستره احاطى برخوردار نيست تا همه را يك جا در بر گيرد. لذا ذريّه در اين عالم به تعدّد زمانها و مكانها تعدّد مىيابند. امّا به جهت گسترهاى كه مراتب قبل از مرتبه طبيعت دارند، پدران با فرزندان، در آن مراتب همه در يك جاگرد آمدهاند، به گونهاى كه چيزى از آنها از ديگرى غايب نخواهد بود.
از نظر وى، آدم ابوالبشر مبدء انواع انسان طبيعى، آدم نفسانى مبدء انسان نفسانى و آدم عقلى مبدء انسان عقلى است.
10-4- پس ايشان نيز عالم ذرّ را، با خصوصياتى كه در آيه ذرّ و روايات اهل