2-2- وى در جاى ديگر مىنويسد:
إنّ اللَّه تعالى كلّف الأرواح كلّهم - صغيرهم وكبيرهم وكافرهم ومؤمنهم - قبل تعلّقهم بالأبدان مرّة بثلاثة أشياء: الإقرار بالربوبيّة والنبوّة والولاية، فأقرّ بعضهم بكلّها دون بعض. ثمّ كلّف جمعاً منهم بعد تعلّقهم بالأبدان مرّة ثانية. فكلّ يعمل في عالم الأبدان على وفق ما عمل في عالم الأرواح. (2: ص 447)
خداوند متعال، همه ارواح را - اعّم از كوچك و بزرگ،كافر و مؤمن - پيش از تعلّقشان به بدنها، يك بار به سه امر تكليف كرد: اقرار به ربوبيت و نبوت و ولايت، پس بعضى به همه اين امور سه گانه اقرار كردند، امّا بعضى ديگر به صورت كامل به اين سه امر اقرار نكردند. سپس جمعى از آنها را - بعد از تعلّق شان به بدنها - بار ديگر تكليف كرد. بدين روى، همه آنها در عالم ابدان، همان كردند كه در عالم ارواح كرده بودند.
2-3- چند نكته در مورد اين سخن بايد گفت:
2-3-1- از نظر مرحوم استرآبادى: عالم ذرّ در روايات غير از عالم ارواح است. هرچند ايشان عالم ارواح را عالم مجرّد صرف دانسته، اما روشن است كه مراد ايشان از عالم مجرّد صرف، عالم عقول فلسفى نيست. زيرا ايشان تصريح مىكند كه ارواح، از غلظت جسمانى محسوس، مجرّد هستند. و نيز تصريح مىكند كه ارواح قبل از تعلّق به بدنها، در عالم ارواح، از همديگر ممتاز و مشخص بوده و مورد تكليف قرار گرفتهاند و پس از تعلّق آنها به ابدان در عالم ذرّ، بعضى از آنها نه همه آنها - دوباره مورد تكليف قرار گرفتند و جواب آنها عيناً همان جواب قبلى بود.
2-3-2- قسمت اخير عبارت ايشان - كه بيانگر امتحان برخى از انسانها در عالم ذر است - با روايات اهل بيت عليهم السلام همخوانى ندارد، زيرا روايات به روشنى دلالت دارند كه همه ذريّه حضرت آدم عليهم السلام تا قيامت، در عالم ذرّ مورد تكليف قرار گرفتهاند، بلكه در برخى از روايات تصريح شده كه همه آنهايى كه در عالم ذرّ