انسان در عالم ذرّ آراء و اقوال قرن 11 - 13 - صفحه 119

بوده‏اند، دراين دنيا نيز خواهند آمد.

3. ملاصدراى شيرازى (م 1050ه.ق)

3-1- ايشان بحث اخراج ذرّيّه حضرت آدم عليه السلام از صلب او به صورت ذرّ را بحثى بسيار عميق و دور از دست‏رس ذهن‏هاى عادّى دانسته و به بررسى برخى از تفسيرهاى ارائه شده در معناى خطاب الاهى نسبت به معدوم پرداخته است.
به عقيده او، چون معتزله معدومات و ماهيّات را از ازل ثابت مى‏دانند، پس از نظر آن‏ها، ماهيّات و ذرّىّ‏ه معدوم مورد خطاب قرار گرفته‏اند.
برخى از معتزله نيز به ثبوت علمى ماهيّات در ازل اعتقاد دارند و در نتيجه قائلند كه ماهيّات، در مرتبه علمى مورد خطاب واقع شده‏اند.
ايشان اين دو توجيه را نمى‏پذيرد و معقتد است كه معدوم، هيچ گونه ثبوتى ندارد.
وى همچنين از قول برخى حكما نقل مى‏كند كه ايشان به قدم ارواح و يا تقدّم دو هزار ساله ارواح بر ابدان قائل هستند ومنظور از خطاب به ذريّه را خطاب به ارواح دانسته‏اند.
او اين قول را نيز مردود مى‏داند و تأكيد مى‏كند كه ادلّه عقلى بر بطلان تقدّم نفوس بشرى بر ابدان دلالت دارند.
همچنين نظر گروه ديگرى را مطرح مى‏كند كه منظور از ذريّه را ارواح كليّه و اجرام كليه دانسته‏اند.
3-2- ملاصدرا در نهايت، پس از ذكر توجيه‏ها و تفسيرهاى يادشده، نظر خويش را به اين صورت بيان مى‏كند:
إنّ الخطاب بقوله تعالى: «ألست بربّكم» في أخذ الميثاق، كان لحقيقة الانسان الموجودة في العالم الإلهي والصقع الربوبي، فإنّ لكلّ نوع طبيعىّ حقيقة عقليّة وصورة مفارقة ومثالاً نوريّاً في عالم الحقائق العقليّة والمُثُل الإلهيّة، هي

صفحه از 142