پيش از ابدان شان بودند.
5-4- پس از نقل حديث امام باقر عليه السلام كه در تفسير آيه ذرّ مىفرمايد: «أخرج من ظهر آدم ذرّيّته إلى يوم القيامة فخرجوا كالذّر فعرّفهم و أراهم نفسه» در توضيح مىنويسد:
«أخرج من ظهر آدم» أواخر أولاد آدم مثل أوائلهم وأواسطهم، كانوا في ظهر آدم، واللَّه سبحانه أخرجهم على ما يتوالدون قرناً بعد قرن و نسلاً بعد نسل؛ فخرجوا كالذّر في الصغر والحجم، فعرّفهم نفسه. (22: ج 8، ص 38)
از صلب آدم عليه السلام آخرين فرزندش را - مانند فرزندان اول و وسط كه در پشت آدم بودند - خارج كرد. خداى سبحان به ترتيب زمانى و نسلى كه متولّد مىشوند، آنها را بيرون آورد. آنها به مانند ذرّاتى كوچك و كم حجم بيرون آمدند، آنگاه خداوند، خود را به آنها شناساند.
5-5- تمام مطالب نقل شده از ايشان مىرساند كه به عقيده او، خداوند متعال تمام فرزندان آدم عليه السلام را تا قيامت در عالم ذرّ، از صلب او بيرون آورد يا در صلب او - در حالى كه ذرّاتى كوچك و متمايز از هم بودند - ارواح شان را به آنها تعلّق داد و با اعطاى آلت فهم و نطق، از آنها عهد و پيمان گرفت. و اين غير از عهد و پيمانى است كه دو هزار سال پيشتر - در عالم ارواحِصرف - از آنها گرفته بود.
6. شيخ فخر الدين الطريحى (م 1085 ه.ق)
6-1- طريحى هم در «تفسير غرايب القرآن» به مانند مرحوم شيخ طوسى و طبرسى، آيه را دليل بر وجود انسان در عالمى ديگر پيش از اين دنيا نمىگيرد و در تفسير آيه شريفه مىنويسد:
«وإذ اخذ ربّك من بنى آدم من ظهورهم ذرّيتهم» أي: أخرج من أصلابهم نسلهم على ما يتوالدون قرنا بعد قرن. «وأشهدهم على أنفسهم ألست بربكم» أى: و نصب لهم دلائل الربوبيّة، وركّب في عقولهم مايدعوهم إلى