انسان در عالم ذرّ آراء و اقوال قرن 11 - 13 - صفحه 136

ايشان با اين بيان، قول بزرگانى همچون شيخ مفيد، سيد مرتضى و امثال ايشان را - كه آيه ذرّ را تمثيل و استعاره دانسته‏اند - دور از حقيقت شمرده و عالم ذرّ را يك عالم واقعى عينى دانسته است. به عقيده او، انسان‏هاى ذرّى در عالم ذرّ، ابزار نطق و شنوايى داشتند، اما نه نه به شكل مادى مثل ابزار نطق در اين دنيا كه خودش هزار برابر بزرگتر از آن ذرات است.
11-3- علامه مجلسى در مرآة العقول در شرح اين جمله امام باقر عليه السلام «إنّ للَّه أخَذَ مِيثَاق شِيعَتنَا بالولاية وَهُم ذرّ يَومَ أخذ الميثاق على الذرّ....» مى‏نويسد:
وشبّههم بالذرّ، لصغر الأجزاء الّتي تعلّقت بها الأرواح عند الميثاق. وذلك عند كونهم في صلب آدم أو بعد إخراجهم منه.... قال المحدّث الاسترآبادى: «إنّ الأرواح تعلّقت ذلك اليوم بأجساد صغيرة مثل النمل، فأخذ منهم الميثاق بالولاية و غيرها.» (26: ج 5، ص 160)
آن‏ها را به ذرّ (مورچه كوچك) تشبيه كرده است، به خاطر كوچك بودنِ اجزايى كه هنگام اخذ ميثاق، ارواح به آن‏ها تعلق گرفته بود. اخذ ميثاق از آن‏ها، يا زمانى بود كه آن‏ها در صلب حضرت آدم عليه السلام بودند يا بعد از اخراج شان از صلب آدم عليه السلام بوده است.... محدّث استرآبادى مى‏گويد: «ارواح، موقع اخذ ميثاق، به اجساد كوچكى مثل مورچه تعلّق گرفت و از آن‏ها به ولايت و غير آن ميثاق گرفته شد».
11-4- وى در شرح عبارت «ثمّ بعثهم في الظلال» مى‏نويسد:
المراد ب «الظلال»، عالم المثال أو عالم الأرواح أو عالم الذرّ. (26: ج 5، ص 162)
مقصود از «ظلال»، يا عالم مثال است، يا عالم ارواح و يا عالم ذرّ.
11-5- اين دو بيان ايشان نيز به خوبى روشن مى‏كند كه وى عالم ذرّ را غير از عالم ارواح، و عالم مثال را غير از آن دو عالم مى‏دانسته است.

صفحه از 142