انسان در عالم ذرّ آراء و اقوال قرن 11 - 13 - صفحه 141

مى‏شود كه نزد عقلا ثابت است كه پدر و مادر با قوّه جاذبه خويش، مواد غدايى را جذب و آن را به منى تبديل مى‏كنند كه استعداد انسان شدن در آن وجود دارد. سپس منى رشد مى‏كند و به تدريج استعداد نفس نباتى و بعد نفس حيوانى و بعد نفس نطقى را مى‏يابد. (23: ص 69؛ 24: ج 2، ص 329)
14-2- از اين سخن استفاده مى‏شود كه وى به وجود بدن ذرّىِ همه انسان‏ها در عالم ذرّ و جريان بدن ذرّى همراه با روح در اصلاب و ارحام عقيده ندارد، بلكه معتقد است كه انسان حقيقتاً در همين دنيا شكل مى‏گيرد و پيش از اين، وجود عينى و واقعىِ ممتاز از ديگران ندارد.

15. سيد عبداللَّه شبّر (م 1242ه.ق)

15-1- ايشان درشرح اين فقره از زيارت جامعه «وحجج اللَّه على أهل الدنيا والآخرة والأولى» مى‏نويسد:
«والأولى» إمّا تأكيد للدنيا، أو التكرار للسجع، أو المراد بها النشأة الأولى و هي عالم الذّر. (9: ص 76)
«والأولى» به سه معنى تواند بود: الف. تأكيد براى دنيا؛ ب. تكرار براى سجع كلام؛ ج. مراد از آن، عالم أولى يعنى عالم ذر است.
و در شرح «و وكّدتم ميثاقه» مى‏نويسد:
أي الميثاق الّذي أخذه اللَّه تعالى على الأرواح على عالم الذّر، بقوله: (ألسْتُ بِرَبِّكُم). (9: ص 129)
يعنى ميثاقى كه خداوند متعال از ارواح در عالم ذرّ گرفته است با اين كلامش كه فرمود: «آيا من پروردگارتان نيستم؟».
15-3- و در شرح «آمنت بكم» مى‏نويسد:
قلباً و لساناً وفي عالم الذّر و في هذا العالم.
هم به قلب و هم به زبان ايمان آوردم، هم در عالم ذرّ و هم در اين عالم.

صفحه از 142