ساز و كار خداوند در معرفت‏ بخشى - صفحه 174

به عهده خود ايشان؟!
در ثانى: بسيار لازم است، مبانى نظريه خويش را از جمله موقف و موضع خويش را در برابر توحيد افعالى و نظريه موسوم به جبر و اختيار، و نكات بسيار ديگر كه شايد از اهميت اين دو كمتر نباشد، مستحكم و مستدل ارايه مى‏نمود. و پس از آن نظر خود را معطوف به «معرفت و هدايت»، مى‏نمود، يعنى براى كار خداوند در نسبت به آفريدگان مى‏پرداخت، تا معلوم گردد آيا چنانچه مقاله مدعى است، اين دو (هدايت و معرفت) فعل مستقيم خداست بدون هيچ تأثيرى از سايران؛ بشرى و غيربشرى! چنان‏چه در ساير افعال بشر نيز جبرگرايى چنين اقتضايى را دارد!
يا اكتساب محض و توليد صرف است؟ چنان‏چه اعتزال و تفويض بر آن تمركز دارد!
يا نه اين است و نه آن، و نظر ناب ديگرى هم هست كه پاك است هم از اين و هم از آن، كه پيشوايان راستين هدايت و آموزگاران معرفت، از عالم قُدس به ارمغان آورده‏اند؟
عدم پاى‏بندى، به موضع ثابت است كه در همين نقل كوتاه، نگارنده را دچار تناقض نموده، و نتوانسته از عهده برآيد و نظر خويش را بدون تهافت ارايه دهد، و فراموش مى‏كند موضع او در بحث توحيد افعالى چيست!
اگر شناخت و معرفت، فعلى است كه فقط و فقط اعطاى آن به دست الهى است، و به حسب ظاهرِ برخى از متون، در انحصار خداوند است، و هيچ كس را در آن صُنع نيست نه مستقيم و نه غيرمستقيم، چرا پذيرش اين فضل و موهبت فعل بنده و وظيفه او معرفى شده‏است؟ و بندگانى كه وظيفه ادا مى‏كنند، چرا اين فعل، فعل آنان است نه مانند معرفت، فعل مستقيم خداوند؟
مشهود است كه از همان ابتدا تنگناهاى معرفتى بر مسأله فشار مى‏آورد و نگاشته

صفحه از 170