ساز و كار خداوند در معرفت‏ بخشى - صفحه 176

است؟ معجزه‏آسا و قهرى؟ يا به گونه‏ى ديگر؟
در قسمت ديگر براى نشان دادن تفاوت معرفت خداوند ونقش مستقيم او با ساير معرفت‏ها چنين اظهار شده‏است:
«روشن است كه خداوند متعال براى برخى از معرفت‏ها، طرق، اسباب و آلاتى قرار داده‏است كه انسان با استفاده از آن‏ها و با قرارگرفتن در طريق آن‏ها به آن معارف دست مى‏يابد، يعنى خداوند سبحان معرفت آن امور را به انسان عطا مى‏كند، ممكن است در اين‏گونه امور بگوييم: نسبت فعل معرفت به خدا در اين امور بدان جهت است كه او اسباب و آلات آن فعل را براى ما فراهم كرده‏است، نه اين‏كه خود او آن فعل را در ما پديد مى‏آورد، مثلا خداوند سبحان براى معرفت امور حسّى، حواسّى در اختيار ما گذاشته‏است كه من، اگر از آن‏ها - با نور علمى كه خداى تعالى به من داده است - استفاده كنم، نسبت بدان‏چه از طريق آن‏ها به من مى‏رسد، عالم مى‏شوم.» ( ش 11، ص 21-20)
اگر نقش ابزار را مى‏توان پذيرفت و در عين حال فعل را صنع مستقيم خدا دانست، اين مطلب چه تفاوتى در مسأله ايجاد كرد كه از ابتدا جز خداوند هيچ چيز را در پديدآوردن معرفت مؤثر نمى‏دانستيد؟ آيا واقعا واسطه، واسطه است پس مستقيم بودن كجاست؟ و اگر واسطه بى تأثير است پس چه نياز به آن است؟
«البته خداوند متعال مى‏تواند همين امر محسوس را بدون واسطه حسّ به من عطا كند، ولى به طور معمول كار خداى سبحان اين است كه انسان با نور علم كه از خدا بگيرد، بتواند از طريق حواس خود، نسبت به امور حسّى معرفت يابد. (ش 11، ص 21)
چنان‏چه مشهود است، موضع نفى‏كنندگان اصل عليت، مبناى ادعا قرار گرفته و براى تأمين قدرت خداوند، به نفى تأثير علل واسطه، گرايش ابراز شده‏است!
متكلمان اشعرى كسانى مى‏باشند كه پيشگام در حذف علل واسطه هستند تا

صفحه از 170