بررسی سير تاريخی روايات، آثار و ديدگاه ها در محکم و متشابه - صفحه 41

درآمد

محکم و متشابه يکي از مهمترين و بحث انگيزترين مباحث علوم قرآني است. در آيه هفتم سوره آل‌عمران، به صراحت، اعلام شده که در کنار آيات محکم ـ که اساس قرآن کريم است ـ آيات متشابه نيز وجود دارد که ناراست کيشان ميتوانند با بهره‌گيري از تأويل نادرست آنها به ايجاد و گسترش فتنه دست يازند. به عقيده برخي مفسران، در طول تاريخ اسلام، همه فرقه‌هاي گمراه در ميان مسلمانان، با تمسّک به آيات متشابه بر عقايد باطل خود لباس حق پوشانده‌اند.۱ قرآن‌پژوهان نيز از ديرباز به طرح مسائل مختلفي در باره محکم و متشابه پرداخته‌اند؛ مسائلي همچون ويژگيهاي آيات متشابه، حکمت ورود آيات متشابه در قرآن و چگونگي دستيابي به معناي حقيقي آيات متشابه از مهمترين مسائل در اين حوزه است. در اين مقاله تلاش شده است ابتدا نگاهي تاريخي به مفهوم شناسي محکم و متشابه صورت گيرد و سپس مقايسه‌اي بين آنچه که از قرآن و حديث و آثار برداشت مي‌شود از يک سو، با آنچه که در گذر تاريخ علوم اسلامي پيش آمده و مفهوم اين اصطلاح قرآني را دچار تغيير ساخته است از ديگر سو، صورت گيرد. پرسش اصلي اين مقاله آن است که آيا آنچه که اصوليان در تعريف محکم و متشابه گفته‌اند، همان چيزي است که قرآن، احاديث و آثار از آن سخن گفته است؟ براي پاسخ به اين پرسش، سير تاريخي مربوط به اين بحث را مطرح کرده‌ايم؛ ابتدا آنچه از پيامبر، صحابه، اهل بيت و تابعان در اين باره روايت شده، آورده‌ايم و سپس به بيان سخنان متقدمان، متأخران و معاصران از دانشمندان اسلام پرداخته‌ايم و آن گاه، به داوري نشسته‌ايم که کدام تبيين از محکم و متشابه با آنچه که خود قرآن ميگويد و روايات و آثار نيز گواه آن است، قرابت و نزديکي بيشتري دارد. آنچه در اين تحقيق به دست آمده، اين است که علامه طباطبايي و آيةالله معرفت، از دانشمندان معاصر شيعه، پرده از دور شدن فهم اصولي از آنچه که قرآن و حديث محکم و متشابه ميداند، برداشته‌اند.

معناي محکم و متشابه

با وجود مباحث گسترده در باره محکم و متشابه در منابع تفسيري و علوم قرآني، نه تنها دانشمندان بر مفهوم اصطلاحي محکم و متشابه هم‌داستان نيستند، بلکه حتي در محکم بودن آيه هفتم سوره آل عمران نيز ترديد روا داشته‌اند و حتي برخي آن را نيز از متشابهات دانسته‌اند! خرمشاهي، ضمن تصريح به صراحت اين آيه در تقسيم آيات به محکم و متشابه، آن را نمونه شگرفي از متشابهات برشمرده و بر اين باور است که کلامي به اين دو پهلو در سراسر قرآن کريم وجود ندارد.۲
«محکم» اسم مفعول از باب افعال و از ماده «حکم» گرفته شده، به معناي«منع» است و اين معنا در تمامي موارد استعمال اين کلمه، اعم از مجرد يا مزيد آن، جاري است. لذا حَکَم (با فتحه عين‌الفعل) به معناي جلوگيري کردن و مانع شدن است. حاکم را از آن جهت حاکم گويند که از ظلم منع ميکند.

1.. الميزان، ج۳، ص۴۱.

2.. ر.ک: قرآن شناخت، ص۸۲.

صفحه از 60