7. نکته آخر، اين که در مورد روايات «شأن صدور» روايات را نيز نبايد ناديده گرفت؛ چه بسا برخي از اين روايات در فضاي خاصي از معصومان عليهم السلام صادر گرديده باشد که اشاره به همان مورد خاص سائل است.
سخنان متقدمان در باب محکم و متشابه
سخنان متقدمان در باره محکم و متشابه بيش از هر چيز متأثر از روايات و آثار است. فراء (م207ق) ميگويد:
محكم آياتي است كه مبيّن حلال و حرام است و نسخ در آن واقع نشده است. آيات 151 تا 153 سوره انعام از آن جمله است و متشابه «فواتح السور» است كه بر يهود مشتبه شد.1
اين تعريف از محکم و متشابه به نظر ميآيد که بيشتر به بيان مصاديقي از محکم و متشابه پرداخته است. همچنين محکم را در مقابل منسوخ قرار داده است که اصطلاحي قرآني نيست.
علي بن ابراهيم قمي (م310ق) در تفسير خود محكم را به آيهاي كه تأويل آن در تنزيلش آمده است و متشابه را لفظ واحد كه معاني متعدد را برميتابد، معرفي ميكند. وي براي محكم، آيات وضو و محارم را به عنوان نمونه ذكر ميكند و بر اين باور است كه محكمات قرآن فراوان است و براي متشابه واژههايي چون کفر، فتنه و ضلال را به عنوان مثال ميآورد که داراي وجوه و نظايرند.2 ابوجعفر محمد بن جرير طبري (م310ق) ميگويد:
محکمات آياتي هستند که در بيان و تفصيل داراي اِحکام و استوارياند؛ به گونهاي که دلايل آنها پابرجا و بر حلال و حرام، وعد و وعيد، ثواب و عقاب، امر و نهي، خبر و مَثَل، پند و عبرت و مانند آن دلالتي روشن دارند. در مقابل، متشابهات، داراي همگوني در تلاوت و اختلاف در معنا هستند. 3 و4
شيخ الطائفه محمد بن حسن الطوسي (م 460 ق) مينويسد:
محكم، آيهاي است كه براي علم به مراد آن نيازي به دليل و قرينه نيست، بلکه آيه در مقصود خود گوياست؛ مانند آيات (إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا) 5 و (لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ).6 و حال آن كه متشابه نياز به دليل و قرينه دارد؛ مانند آيات (وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى
1.. معاني القرآن، ج۱، ص۱۹۰.
2.. ر.ک: تفسير القمي، ص۹۶.
3.. طبري در توضيح اين معنا براي متشابهات ميگويد: وأما قوله: «متشابهات»، فإن معناه: متشابهات في التلاوة، مختلفات في المعني، كما قال جل ثناؤه: (وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً) (سوره بقره، آيه ۲۵)، يعني في المنظر، مختلفًا في المطعم و كما قال مخبرًا عمن أخبر عنه من بني إسرائيل أنه قال: ( إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا) (سوره بقره، آيه۷۰)، يعنون بذلك: تشابه علينا في الصفة، و إن اختلفت أنواعه.
4.. ر.ک: جامع البيان، ج۳، ص۱۱۳و۱۱۴.
5.. سوره يونس، آيه ۴۴.
6.. سوره نساء، آيه ۳۹.