بررسی سير تاريخی روايات، آثار و ديدگاه ها در محکم و متشابه - صفحه 53

ديدگاه علامه طباطبايي در نقد ديدگاه‌هاي اصولي محور

ديدگاه سيد محمد حسين طباطبايي در باره محکم و متشابه، نکات مختلفي را دربردارد كه آنها را به اختصار ميآوريم:
نکته نخست: آيه متشابه به گونهاي است كه فهم مخاطب به محض شنيدن آن بر مراد و مقصود آن دست نمييابد، بلكه براي كشف مقصود آن نياز به ارجاع دادن به محكمات است و با ارجاع متشابه به محكم آن نيز محكم ميشود. از اين سخن علامه نتيجه ميگيريم، گرچه در بدو امر آيات قرآن به دو دسته محکم و متشابه تقسيم ميشود، اما تمام قرآن ميتواند محكم باشد؛ اين اِحكام دو گونه است: يکي، اِحكام به نفسه و ديگري، اِحكام به واسطه آيه محكم.
نکته دوم: آيه 7 از سوره آل عمران از محكمات قرآن است. تشكيک در متشابه بودن آن خدشه بر تقسيم بندي مورد اشاره در آيه كريمه دارد. بنا بر اين نميتوان دايره تشابه را تا خود اين آيه گسترش داد.
نکته سوم: قرآن کريم، نور، هدايت، تبيان، بيان و مبين است و لذا هيچ آيهاي از آن نيست، مگر اين كه مدلول آن روشن باشد. اما گستره معارف قرآن دو گونه است: الف) معارف عاليه قرآن كه خارج از محسوسات و فهم عادي و مادي است و ذهن عادت كننده به محسوسات از آنها اوصاف جسماني را تلقي ميكند؛ مانند (جَاء رَبُّكَ)۱و (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ).۲اين موضوع شامل تمام كتاب‌هاي آسماني مي‌شود كه دستخوش تحريف نشدهاند؛ ب) معارفي كه براي پي ريزي قوانين و نواميس اجتماعي وضع شدهاند كه از آنها احكام فرعي را تلقي ميكنيم؛ اما از يك طرف قوانين و نواميس اجتماع تابع شرايط و مقتضيات زمان است و از طرف ديگر، قرآن كريم به تدريج نازل شده است. طبيعي مينمايد كه در برخي آياتش داراي تشابه باشد، اما اين تشابه با ارجاع به محكمات ـ كه مشتمل بر اصول مسلّم و قطعي قرآني
است ـ بر طرف ميشود؛ همان گونه كه از ارجاع منسوخ به ناسخ گزير و گريزي نيست.۳
نکته چهارم: با آغاز دوره متأخران، يعني از قرن ششم به بعد، بحث محکم و متشابه با يک رويکردي اصولي دچار تغيير اساسي در معناي اصطلاحي شد. ديديم که فخر رازي محکم را مشتمل بر الفاظ نص و ظاهر، و متشابه را مشتمل بر الفاظ مجمل و مؤوّل دانست. پس از ايشان نيز اين امر در کتب اصولي به صورت يک رويه درآمد و کتب اصول فقه از دانشمندان فريقين اين تعريف و قلمرو محکم و متشابه را تلقي به قبول کردند.۴ حتي دانشمنداني که بيشتر در زمينه قرآن و حديث صاحب نظر هستند تا در فقه و اصول نيز اين رويکرد را پذيرفتند؛ براي مثال، صبحي صالح مينويسد:
گر چه آراي گوناگوني در تعريف محکم و متشابه بيان شده است، اما در نهايت همه اين آرا به اين امر بر مي‌گردد که محکم آن چيزي است که به وضوح بر معنايش دلالت مي‌کند و در آن هيچ خفايي وجود ندارد و متشابه آن است که دلالت راجحي بر معنايش

1.. سوره فجر، آيه۲۲.

2.. سوره فجر، آيه۱۴.

3.. الميزان في تفسير القرآن، ج‏۳، ص۲۲ ـ ۲۳.

4.. قوانين الاصول، ص۱۶۷ ـ ۱۶۸.

صفحه از 60