شيخ انصاري در بحث از منشأ اعتبار قول لغوي به لحاظ ظن آور بودن، ابتدا به بررسي نظريات ميپردازند. از مهمترين ادله مطرح در اينجا صحت مراجعه به کارشناس در فن مورد تخصص خودش
است که مورد اتفاق عقلاست؛ اما اين استدلال مورد قبول شيخ انصاري واقع نميشود:
فيه ان المتيقن من هذا الاتفاق هو الرجوع اليهم مع اجتماع شرائط الشهاده من العدد و العدآله و نحو ذلک لا مطلقاً.۱
ايشان قول لغوي را از باب شهادت دانستهاند که عدد خاص و عدالت در آن معتبر است. صاحب کفايه نيز با اشاره به همين استدلال در حجيت بخشي به ظن ناشي از قول لغوي، آن را تا آن حد ميپذيرند که مراجعه به قول لغوي موجب وثوق و اطمينان شود، ولي در عين حال، به عدم حصول وثوق از قول لغوي در شناخت وضع لفظ تصريح مينمايند.۲
چون بحث اصولي، ثمرات فقهي در استنباط احکام داشته است، اصوليان، بيشتر از اين نظر به اين بحث نگريستهاند؛ و گرنه ميتوان بحث از حجيت ظن ناشي از قول لغوي را در کلام، تفسير، فقه الحديث و... مطرح ساخت (علاوه بر اين که بحث اصوليان شامل برخي از اين حوزهها نيز ميشود؛ چون منبع اصلي استنباط احکام، آيات و روايات هستند). بحثهاي عميق و دقيق توحيدي، تفسيري، فقه الحديث، کلامي و غير اينها جز با فهم صحيح واژههاي روايات امکان نداشته و راه به جايي نميبرد. آيا ميتوان با اطمينان کامل به قول لغويان در اين ميدانها گام برداشت؟
قول لغويان ـ که علم آور نيست ـ تا چه حدي ميتواند در اين موارد کارگشا باشد؟ و آيا مطلقاً حجت است يا به صورتي محدود و با شرايطي؟
3. تطور معناي واژه در گذر زمان
تغيير و تحول معاني واژگان هر زبان از مسائل اجتناب ناپذير است. گذر زمان و تغييرات گوناگون در عرصههاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و غير آن، تأثيرات فراواني بر معناي واژگان دارند. اين تغيير، گاهي تا حدي است که واژهاي که در معنايي معين مورد استفاده بوده است، بعد از گذشت زمان، علاوه بر اين که معناي جديدي به خود گرفته، بلکه معناي سابق آن نيز به فراموشي سپرده ميشود.
چون فاصله زماني ما با زمان معصومان عليها السلام زياد است، هنگام مراجعه به روايات بايد از تحول و يا عدم تحول معناي واژهها اطمينان حاصل نمود تا فهم ما از متن با مقصود واقعي آن هماهنگ و منطبق گردد. بي توجهي به اين اصل، گاهي باعث بد فهمي شده و مقصود روايت را در نظر انسان وارونه جلوه ميدهد.
فقه و فقيه در حديث پيامبر صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام با حديث امام باقر و صادق عليها السلام بسيار متفاوت است، چون فقه به معناي احکام دين در اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم شکل گرفته است (اصطلاح شده است).۳
1.. فرائد الاصول، ج۱، ص۱۷۴.
2.. کفاية الاصول، ص۲۸۷.
3.. الکافي، ج۱، ص۳۶ و ۷۰؛ ج۲، ص۳۸؛ بحار الانوار، ج۲، ص۲۸ و ۵۶؛ امالي الطوسي، ص۵۳۳؛ معاني الاخبار، ص۱و۲.