ـ در سبك جرح و تعديل، كتابهاي رجالي بر دو بخش كلي تقسيم شدهاند: مجروحين و ممدوحين. در بخش اول، همه راوياني كه دليل يا شاهد بر ضعف و اتهام آنها وجود دارد، ارائه شدهاند. و در بخش دوم، همه راوياني كه بنا بر نظر صاحب كتاب، ثقه يا عادل يا ممدوح هستند، آمدهاند. از كتب رجال اين سبك رجال ابن الغضائري است كه امروزه بخش ضعفاي آن به شكل بازسازي شده موجود است.
ـ در سبك معجم نگاري نيز كه مهمترين ويژگي آن سهولت يافتن نام يك راوي است. همه راويان، اعم از موثق يا ضعيف، به ترتيب الفبايي نامشان مرتب شدهاند. كتاب معجم رجال الحديث آيةاللّه خويي از معروفترين كتب اين سبك است.
ـ در سبك فهرست نگاري نيز نويسنده به بررسي راوياني ميپردازد كه داراي اصل يا كتاب حديثي بودهاند. رجال النجاشي ـ كه در حقيقت، يك كتاب فهرستي است ـ مشهورترين كتاب در اين سبك است.
شيخ بهايي در كتب رجالي خويش، كتابي كه به بررسي همه يا بخش بزرگي از راويان شيعه بپردازد، تأليف نكرده است، بلكه بيشتر كتابهاي رجالي او حاشيه نويسي بر كتب رجالي مهم پيشين يا نگارش فوائد پراكنده رجالي است كه تقريباً ناظر به هيچ يك از چهار سبك پيش گفته نيست. تنها كتاب رجالي وي كه بر يكي از سبكها انطباق دارد، كتاب طبقات شيخ بهايي است. همچنين گذشت كه كتاب مشجر الرجال الثقات نيز در سبك طبقات نگاري تأليف شده است. به علاوه، در رساله محمّد بن اسماعيل نيز، شيخ از روش تعيين طبقه محمّد بن اسماعيل، فرد مورد نظر را شناسايي كرده و تمييز داده است.۱
بنا بر اين ميتوان گفت که شيخ بهايي از ميان سبكهاي شناخته شده كتب رجال بيشتر از روش طبقات نگاري بهره برده است.
2. ارائه مباني و پيش فرضها
آراي علمي بر اساس اصول و مباني خاصي به دست آمدهاند. برخي از نويسندگان در كتابهاي خود مباني و پيش فرضهايشان را بيان نكردهاند و خواننده در فهم و تحليل نظر نويسنده و همسو شدن با او دچار مشكل ميشود.
شيخ بهايي دانشمندي است كه قبل از ورود به دانش حديث و رجال، پيش فرضها و مباني خود را در مباحث اصولي يا رجالي يا... روشن ساخته است. وي با پيش تعريف مباني نظري خود جهتگيري علمياش را در رجال و حديث نمايان ساخته است.
برخي از اين مباحث نظري ـ كه در كتابهاي حبل المتين، مشرق الشمسين و الوجيزه به آن پرداخته است ـ به قرار ذيل است:
1.. مجله حديث انديشه، شماره ۵، ص۷۶ ـ ۶۰.