بررسی شناختی ساخت‌های استعاری مفهوم فتنه در نهج البلاغه برمبنای نظریه لیکاف و جانسون

نشریه : پژوهش نامه علوی

نویسنده : پديدآورنده : فاطمه راستگو

سال 1398 / شماره پیاپی 20 / صفحه 1-24

چکیده :

براساس زبان‌شناسی‌شناختی، استعاره، صورت ثانوی وشکل تحریف‌شدۀ زبان نیست، بلکه صورت بنیادین زبان ونوعی فعالیت تعبیری است که به نحوۀ مفهوم‌سازی مربوط می‌شود. در گفتمان علوی برای تبیین مهم‌ترین مفاهیم انتزاعی از جمله مفهوم "فتنه" از استعاره‌های بسیاری استفاده شده است که بنیان هریک از آن‌ها بر پایۀ مفهوم‌سازی‌های خاصی استوار می‌باشد. براین اساس نوشتار حاضر برآنست تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی وبا هدف تاکید بر ساختار طبقه‌بندی‌شدۀ ذهن و تثبیت ارجاع‌مندی استعارات، به این پرسش اصلی پاسخ گوید که مفهوم انتزاعی "فتنه" در نهج‌البلاغه برپایۀ نظریۀ استعارۀ شناختی، چگونه ارزیابی می‌شود؟ بررسی استعارات شناختی مفهوم "فتنه" نشان‌دهندۀ آن است که مفهوم فتنه در نهج‌البلاغه، برمبنای استعاره‌های شناختی حس‌بنیاد «فتنه ظلمت است»، و ابراستعارۀ جانداربنیاد «فتنه حیوان وحشی است» واستعارۀ فراگیر ساخت‌بنیاد «فتنه نیروهای طبیعی است»، مفهوم‌سازی شده است. وجه معنی‌شناختی در ورای کاربست چنین استعاراتی را می‌توان تبیین ناامنی، اضطراب، تنش‌ها، کشمکش‌ها وفضای شبهه‌ناک ناشی از فتنه‌ها دانست.

کلیدواژه‌های مقاله :زبان‌شناسی شناختی استعارۀ شناختی فتنه نهج‌البلاغه