أُوتِيتُ الْقُرْآنَ و مِثلَه مَعه»۱ لکن سوگمندانه احاديث، اين ميراث گرانقدر بر خلاف قرينش (قرآن)،۲ از دسترس تصحيف و تحريف، تغيير، وضع، تعارض، نقل به معنا و... مصون نماند؛ از اين رو، از همان آغاز صدور حديث، انديشهوران مسلمان دغدغه مهمي در کشف و شناسايي مراد و مقصود معصوم داشته و دارند و ميدانند که دستيابي به زلال نصوص ديني بدون ارزيابي سندي و محتوايي ميسّر نيست و استفاده قانونمند از سنت (که در قالب هزاران حديث در کتب متعدد روايي به ما گزارش شده است) مانند هر پديده ديگري نياز دارد تا شرايط موجود و موانع مفقود باشد؛ يعني حديثپژوه براي فهم درست حديث بايد شرايطي را لحاظ نمايد و موانع خنثاگر آن شرايط را برطرف سازد؛ به ديگر سخن، هر دينشناس و حديثپژوهي که درصدد بهرهگيري از آموزههاي بلند پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت عصمت و طهارت عليه السلام بر ميآيد، نسبت به فهم صحيح روايات، دو مرحله را بايد پشت سر گذارد: روششناسي فهم احاديث و آسيبشناسي فهم آن. وي در مرحله نخست، به فراهمسازي مقتضيات و شرايط ايجابي فهم درست حديث توجه ميکند و در مرحله دوم، پس از شناسايي آفات و موانع فهم حديث، در پي زدودن آنها برميآيد.
يکي از اين آفات حديث، آفتِ «تصحيف» است که به متن و سند حديث آسيب ميرساند و به اين نوع حديث «مُصحَّف» گويند. احتمال راهيابي تصحيف در هر متني امري بديهي است؛ روايات نيز از
اين امر مستثنا نيستند. روشن است که اندک تغيير در حرکات، حروف، کلمات و عبارات، فهم مقصود صاحب سخن را با مشکل مواجه خواهد کرد و يا موجب انحراف در فهم آن خواهد شد؛ از اين رو، براي فقيهان و محدّثان، شناخت احاديث محرَّف و مصحَّف ضروري است؛ گرچه تصحيفشناسي فني بسيار سخت، پر مخاطره و عظيم است که تنها عالمان تيزبين، حاذق و نقادند که سنگيني اين بار را بر دوش ميکشند.۳
برخي از معاصران اين امر را پيشنياز فهم حديث و اولين گام براي آن معرفي نمودهاند به اين منظور که معلوم شود، آيا متن حديث به همين گونه از معصوم عليه السلام رسيده است يا تصحيفي در کتابت يا در قرائت آن رخ داده است.۴
بزرگاني مانند ميرزاي قمي رحمه الله عليه از کثرت وقوع تصحيف در روايات ياد کردهاند.۵ صاحب الحدائق نسبت به التهذيب شيخ طوسي رحمه الله عليه ميگويد: «ما وَقَع له مِن التحريفِ والتصحيفِ ممّا لا يعَدُّ ولا يحصَي».۶ و نيز در جاي ديگري مينويسد:
هر کس به تهذيب شيخ مراجعه کند و در روايات آن دقّت ورزد، تصحيف و تحريف موجود در سند و متن اخبار آن را ملاحظه خواهد نمود. کمتر حديثي از تهذيب پيدا ميشود که از علت و اختلال در سند يا متن خالي باشد.۷
1.. مسند احمد، ج۴، ص۱۳۱؛ تفسير المراغي، ج۱۴، ص۱۲۸؛ فتح القدير، ج۲، ص۱۳۶؛ محاسن التأويل، ج۴، ص۳۶۷. در نقل ديگري آمده است: قال عليه السلام : «أوتيت القرآن و ما يعدله»؛ تفسير القرآن الكريم، ج۴، ص۲۷۲.
2.. بحار الانوار، ج۲۳، ص۱۳۲؛ كمال الدين، ج۱، ص۲۳۵.
3.. وصول الأخيار إلي أصول الأخبار، ص ۱۱۹.
4.. روش فهم حديث، ص۶۰.
5.. القوانين، ج۱، ص۴۸۷.
6.. الحدائق الناضره، ج۷، ص۷۶؛ و ص۱۲۰؛ ج۴، ص۲۰۹؛ ج۱۵، ص۴۶۲؛ لؤلؤة البحرين، ص۶۵ و ۲۹۶؛ الرسائل الرجالية، ج۴، ص۱۹۶.
7.. الحدائق الناضرة، ج۳، ص۱۵۶.