خيلي کوچک و پس و پيش شدن يک واو و يا از قلم افتادن آن، معناي حديث تغيير ميکند. براي نمونه در الخصال صدوق اين حديث نقل شده است:
ثَلَاثَة إِنْ لَمْ تَظْلِمْهُمْ ظَلَمُوک السَّفِلَه وَ زَوْجَتُک وَ خَادِمُک؛۱
سه طايفهاند اگر به آنان ظلم نکني، آنها در حق تو ظلم ميکنند: فرومايگان، همسرت و خادمت.
مفهوم ظاهري روايت، اين است که به آنها فشار بياور. اين، در حالي است که در تحف العقول با يک واو اضافه آمده است:
ثَلَاثَة وَ إِنْ لَمْ تَظْلِمْهُمْ ظَلَمُوک۲.
معنا چنين ميشود که سه کساند که اگر چه ستمشان نکني، ستمت کنند: پستها و همسرت و خادمت.
يعني از اينها توقع بيشتر نداشته باش و با آنها مدارا کن. در اين صورت، به يک موعظه و دستور اخلاقي تبديل ميشود؛۳ حال آنکه اگر واو را برداريم، يک حکم ميشود؛ يعني مواظب باش و به آنها فشار بياور. استاد غفاري ميگويد:
به قرينه اينکه در کتاب من لايحضره الفقيه۴ حديثي ديده بودم به اين معنا که اگر تو با اين سه طايفه انصاف بورزي، آنها با تو انصاف نخواهند ورزيد. دريافتم که همين (بدون واو) را ميگويد.۵
و نيز گاه تصحيف کوچک رسم الخطي، مثلاً تبديل «النخله» بجاي «الحبله» در حديث، موجب اختلاف در فتواي حرمت و نجاست عصير تمري به جاي عصير عنبي ميگردد. در روايت الکافي از امام باقر عليه السلام آمده است:
1.. الخصال، ص۸۶، ح۱۴.
2.. تحف العقول عن آل الرسول، ص ۴۷؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۵۲.
3.. منظور، اين است كه اين سه طايفه به حق خود راضي نيستند و به تجاوز و تعدي از حدود خود تمايل دارند. مراد، اين نيست كه ستم بر آنها جايز باشد، بلكه ناچار بايد با ايشان مدارا نمود و به اندازه مشروع سختگيري نمود تا بر انسان مسلط نشوند. (تحف العقول، ص۴۶).
4.. من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۵۹، باب النوادر و هو آخر أبواب الكتاب: «يا عَلِي! ثَلَاثَةٌ إِنْ أَنْصَفْتَهُمْ ظَلَمُوک السَّفِلَةُ وَ أَهْلُک وَ خَادِمُك؛ اي علي، سه گروهاند كه اگر چه به انصاف با ايشان رفتار كني، بر تو ستم مينمايند: فرومايگان، و خانواده، و خدمتكارت. شرح: مراد، بيان روحيات آن افراد است، به حقيقت و واقع، نه آنكه تجويز ترک انصاف باشد؛ بدين معنا كه اينان چون اين چنين هستند، انسان ناگزير است با ايشان به مدارا و صبر و نرمي رفتار كند، و آزار آنها را تحمّل نمايد (رک: من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفاري، ج۶، ص۲۸۵).
5.. مصاحبه با استاد غفاري، سايت دانشگاه امام صادق عليه السلام ، احياگر تشيع.