آفت تصحيف در روايات و راهکارهاي شناسايي آن - صفحه 21

قَالَ لَمَّا هَبَطَ نُوحٌ عليه السلام مِنَ السَّفِينَه غَرَسَ غَرْساً وَ کانَ فِيمَا غَرَسَ الْحَبَلَه... .۱
در وسائل، بدل «الحَبَلَه»،۲ کلمه «النخله» آمده است۳ که اشتراط ذهاب ثلثين در عصير مغلي از تمر را افاده مي‏کند که اين تصحيف شده است. صحيح اين لفظ، همان‏طور که در الکافي آمده «الحَبَلَه» است.۴
مؤلف نهج الفصاحه از باب توجه به اهميت تصحيف مي‌نويسد:
خدا مي‏داند از تغير اِعراب و نقط در احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله چه تحريف‌ها زاده و چه مشکل‌هاي نگشودني پديد آمده است. در کتاب‏هاي حديث و درايت شمه‏اي از تحريف‌هاي مضبوط براي عبرت کسان آورده‏اند؛ از جمله در صحيح البخاري هست که پيمبر صلي الله عليه و آله فرمود: «خدا قتل را از مکه نگه‌داشت». اين در اصل، فيل بوده که خدا از مکه نگه‌داشت، نه قتل. و از تغيير و افزودن نقطه‏ها فيل به قتل مبدل شده است. در باره يکي از اصحاب پيمبر صلي الله عليه و آله حديثي در متون هست که مردي غبين بود و اين کلمه با غين و با و يا، به معناي مغبون است و در بعضي متون، غبين را تحريف کرده و عنين با عين و نون و يا نوشته و به توضيح آن، نکته‏ها گفته‏اند.
ابو احمد رازي به مجلس محمّد خزيمه شنيده بود که يکي حديث از مختصر فقه مزني مي‌خواند که: «عمر از آبي که در حر زن ترسا بود، وضو گرفت» و همه را خنده گرفت. به قرينه پيداست که حر «جر» بوده که به معناي کوزه است و سقوط نقطه کوزه را چيزي کرده که نبايد گفت. محمّد بن عبدوس از شيخ خود شنيده بود که پيامبر÷صلي الله عليه و آله فرمود: «اذهبوا عنّا»؛ يعني از پيش ما برويد، و اين تصحيف حديث: «ادهنوا غبّا» است؛ يعني دير به دير روغن بزنيد که به دوران وي حمام نبود و شستشوي تن جز به ضرورت نمي‌کردند و روغن زدن وسيله آرايش مردمان بود که بعضي زنان مکه نذر کردند تا انتقام کشتگان بدر روغن نزنند و بعضي کسان، چنان در روغن زدن افراط مي‌کردند که لباسشان چون روغن فروشان بود و پيمبر صلي الله عليه و آله براي پاکيزه ماندن تن و لباس، اين دستور فرموده بود! حامد صوفي از محمّد بن مذکر شنيده بود که پيمبر صلي الله عليه و آله فرمود: «زَرعُنا تَزدادُ حِناً»؛ يعني کجي زراعت ما فزون مي‏شود و آن گاه قصه‏اي طولاني گفته بود. ما حصل، اين‌که گروهي بودند که زکات غلات خويش نمي‏دادند و صدقه نمي‌کردند و همه زراعتشان روي هم خفت و همه اين قصه بي‌جا بود که اصل حديث: «زُر غِبّاً تَزدَد حُبّاً» بود که با افزودن يک الف و دو تصحيف از معنا برون شده بود.
ابو منصور محمّد فقيه به عدن يکي را ديده بود که مي‌گفت: پيمبر صلي الله عليه و آله چون به نماز مي‌ايستاد، بزي برابر خويش مي‌نهاد و چون حديث مورد استشهاد وي را ديد، چنين بود: «کانَ رسولُ اللَّهِ إذا صَلّي نَصَبَ بين يدَيهِ عنَزَه» و اين مرد عنَزه را ‌ـ که نون وسط آن مفتوح است و

1.. الكافي، ج۶، ص۳۹۴.

2.. ابن اثير و جوهري «الحبلة» را به: «القضيب من شجر الأعناب؛ شاخه‌اي بريده شده از درخت انگور»‏ معنا نموده‏اند. (النهاية، ج۱، ص۳۳۴؛ صحاح اللغة، ج۴، ص۱۶۶۵).

3.. وسائل الشيعة، ج۲۵، ص۲۸۶.

4.. الطهارة، ج۳، ص۲۰۰.

صفحه از 39