از عبد الله بن سليمان نقل شده است که از امام باقر عليه السلام شنيدم که گفت علي عليه السلام ميفرمود:
لَوْ لَا مَا سَبَقَنِي بِهِ بُنَيُّّ الْخَطَّابِ مَا زَنَي إِلَّا شَقِي؛۱
اگر حکم خليفه دوم در باره متعه سبقت نگرفته بود، جز فرد شقاوتمند، زنا نميکرد.۲
عوامل تصحيف
عامل اصلي تصحيف، اشتباه در شنيدن حديث بر اثر مشابهت تلفظ حروف آن يا اشتباه در ديدن يا اشتباه در قرائت کلمه به سبب مشابهت شکل حروف حديث است. از اين رو، درايهنويسان نوشتهاند:
منشأ التصحيفِ إما البصرُ أو السمعُ؛۳
منشأ تصحيف يا اشتباه در سمع و شنيدن است و يا در ناحيه ديدن.
به سبب دست به دست شدن کتابهاي روايي و نسخه برداري از نسخههاي ديگر و استنساخ کتابها توسط افراد ناآشنا به دانش حديث، خستگي و بيدقتي راوي يا نسخبردار، ذهنيات راوي يا انس زياد او با يک واژه و درهم ريختگي برخي خطها، شباهتهاي زياد حروف با يکديگر، غلطهاي رسم الخطي و ناخوانا بودن برخي ديگر و پاک شدن برخي کلمات در اثر ساييدگي، آبديدگي يا موريانهخوردگي، وارد کردن حاشيه در متن کتاب، جابه جايي عبارات و برهم زدن نظم جملات و نقص رسم الخط عربي قديم ـ که در آن نقطهگذاري کلمات و کتابت الف در وسط کلمه متداول نبوده است ـ و عوامل بسيار ديگر، درصد راهيابي تصحيف نوشتاري به ميزان قابل توجهي افزايش يافته است؛۴ مثلاً گاهي نفهمي يا بدفهمي راويان عامل تصحيف ميگردد. علامه مجلسي در پي حديثي در زمينه عرش و کرسي مينويسد:
وَ اعلَم أَنَّ هذا الخبرَ مِنَ المتشابهاتِ و غوامضِ المخبياتِ و الظاهرُ أنه وَقَعَ مِنَ الرُواة و النُسّاخِ لِعَدمِ فَهمِهِم مَعناهُ تَصحِيفاتٌ و تحريفاتٌ؛۵
بدان که اين خبر از متشابهات است و بسيار مبهم، و ظاهر، آن است که چون راويان و نسخه برداران معناي حديث را نفهميدهاند، دچار تصحيف و تحريفهايي شده است.
1.. الكافي، ج ۵، ص ۴۴۸؛ وسائل الشيعة، ج ۱۴، ص ۴۳۶.
2.. از اين باب است، حديث: «إِنَّ مِنَ السُّنَّةِ لُبْسَ لباسَ. الْخَاتَم؛ انگشتر به دست كردن سنت است» (تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۶۶).
3.. الرعاية، ص۱۱۰؛ نهاية الدراية، ص۳۰۵؛ مقباس الهداية، ج۱, ص۲۴۰ ـ ۲۴۱.
4.. دانشنامه جهان اسلام، ج۷، ص۳۵۴.
5.. بحار الانوار، ج۵۵، ص۳۳، باب ۴ العرش و الكرسي و حملتهما، ح۵۱. در جايي ديگر مينويسد: «مع أن في تلک الأخبار الطويلة المشتملة علي المعاني المعضلة كثيراً ما يقع التحريف و الإسقاط من الرواة؛ با اينكه در چنين اخبار طولاني مشتمل بر معاني ژرف و پيچيده، فراوان از سوي راويان، تحريف و اسقاط در لفظ رخ ميدهد (ر. ک: بحار الأنوار، ج ۱۰، ص ۳۲۸، باب ۱۹).