از جابر نقل شده است۱ و در کتب ديگر هم نقل شده و به جاي سه علي نام، چهار علي نام ضبط شده است.۲
9. اطلاعات رجالي و راويشناسي ما، از جهت آشنايي راوي با لغت و مقدار دقت و ضبط راوي و خوشخطي او و... از ديگر راههاي کشف اختلالات احتمالي راهيافته در احاديث به شمار ميرود. از همين رو، ديدگاه عالمان نسبت به راوياني همچون عمار ساباطي ـ که از ضبط و لغت ضعيفي برخوردار بود ـ با ابان بن تغلب ـ که خود لغتدان و اديب ماهري است ـ متفاوت است.۳
نتيجه
1. براي کسي که در صدد فهم حديث بر آمده، دقّت در يافتن و شناسايي موارد آسيبها؛ مانند: تصحيف، نقل به معنا، تقطيع، تعارض و غير آن، و قبل از آن توجه به عوامل آسيبزا ضروري است.
2. احتمال راهيابي خطا و تصحيف در هر متني وجود دارد، متون روايي نيز از اين امر مستثنا نيستند. از اين رو، مقابله نسخههاي متعدد حديثي از دير باز مورد نظر محدثان بوده است. بدون ترديد، بسياري از احاديث معصومان عليه السلام تصحيف شده است که اين امر آثاري را در پي داشته و خواهد داشت؛ مانند: اختلاف در اخبار، ابهام در معناي حديث و....
3. تصحيف، گاهي محسوس است و لفظي و گاهي معقول است و معنوي و هر کدام از اين دو يا نوشتاري است و يا شنيداري و هر کدام از اينها، گاهي در سند رخ مينمايد و گاهي در متن حديث.
4. اشتباه در قرائت يا اشتباه در شنيدن حديث را ميتوان از مهمترين عوامل تصحيف برشمرد.
5. تصحيف متن حديث تأثير نامطلوبي بر فهم آن ميگذارد که پيگيري حديثپژوه را ميطلبد تا با تشکيل خانواده حديث، به متن غير مصحّف حديث دست يابد. پارهاي از احاديث اهل بيت عليه السلام در هر زمان، تبيين و روشنگري رواياتِ نارسا و يا مصحّفي بوده است که به معصوم پيش از آنان نسبت داده شده است.
6. از جمله راهکارهايي که ميتواند در تصحيفشناسي کارساز باشد، به طور اجمال عبارتاند از: مقايسه و مقابله نسخههاي مختلف يک کتاب روايي با يکديگر؛ مراجعه به اصول اوليه و مصادر اصلي روايات؛ مقايسه و مطابقت دادن روايات هممضمون يا قريب المضمون مذکور در کتب متعدد روايي با هم؛ مراجعه به شروح کتب حديثي و جوامع روايي ثانوي همچون الوافي، وسائل الشيعة و بحار الانوار.
کتابنامه
ـ لؤلؤه البحرين، يوسف بحراني، چاپ دوم، قم، مؤسسي آل البيت، بيتا.
1.. الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۶.
2.. رک: الوافي، ج۲، ص۳۰۹، به نقل از الکافي؛ الإنصاف في النص علي الأئمة عليه السلام ، ص۶۳؛ إعلام الوري بأعلام الهدي، ص۳۸۶؛ وسائل الشيعة، ج۱۶، ص۲۴۴، ب۳۳؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج۲، ص۴۴۸.
3.. تنقيح المقال، ج۲، ص۳۱۹؛ بحوث في الاصول، ج۷، ص۳۳. براي نمونه روايات داراي اختلال عمار بنگريد: الإستبصار، ج۱، ص۳۷۲؛ ج۳، ص۹۵، ب۶۲ .