نپذيرفته است. وي با انتقاد از روش سيد رضي در اخذ کلمات منسوب به امام عليه السلام ، صدور اين کلام از علي عليه السلام را بعيد شمرده و گفته است:
ميگويم: همانا سخن در اصل اين خبر و تحقق نسبت اين خطبه به امام عليه السلام است؛ زيرا سيد رضي زماني که کلام فصيحي را منسوب به امام علي عليه السلام ميديد، بدون تدّبر در معنايش آن را ميپذيرفت؛ هرچند که شواهدي بر خلافش وجود داشته باشد...۱
هر چند سخن علامه شوشتري در باره نسبت خطبه 228 به امام عليه السلام قابل تأمل است، اما ديدگاه وي در باره سيد رضي رحمه الله عليه به هيچ روي پذيرفتني نيست؛ زيرا گرچه انگيزة اصلي سيد رضي رضي الله عنه در گزينش سخنان امام علي عليه السلام جلوههاي فصاحت و بلاغت بوده است، اما اين مسأله موجب نگرديده که وي از محتوا و مضمون احاديث نيز غفلت ورزد و به آن توجه ننمايد. گواه اين مطلب توضيحات عالمانهاي است که سيد رضي رضي الله عنه در جاي جاي نهج البلاغه در باره کلمات امام عليه السلام ارائه کرده است.۲ افزون بر اين، مقدمه سيد رضي رضي الله عنه نيز نشان ميدهد که نکتههاي ناب محتوايي برايش از ظاهر به هم پيوسته کلمات مهمتر بوده است:
چه بسا در ميان آنچه انتخاب نمودهام، فصولي ناهماهنگ، و سخنان زيبايي نامنظم آمده، علت اين مسأله آن است که من نکات و سخنان درخشنده را گرد آوري ميکنم، و قصدم نظم و پيوستگي ميان آنها نيست.۳
از اين رو، تأکيد ميکنيم که سيد رضي نه تنها اديبي سخنشناس، بلکه عالمي حديثشناس بود که ظرايف لفظي و معنوي کلمات اميرالمومنين عليه السلام را به خوبي ميشناخت و بدان آگاهي داشت.
بعد از علامه شوشتري، شهيد مطهري ديگر انديشمند شيعي است که با رويکري انتقادي انتساب اين خطبه به امام عليه السلام را زير سؤال برده و اظهار داشت:
در نهج البلاغه ضمن خطبه شماره 226 جمله هايي آمده است مبني بر ستايش از شخصي که به کنايه تحت عنوان «فلان» از او ياد شده است. شرّاح نهج البلاغه در باره اين که اين مردي که مورد ستايش علي عليه السلام واقع شده کيست، اختلاف دارند؛ غالباً گفتهاند مقصود عمر بن الخطاب است که يا به صورت جدّ و يا به صورت تقيه ادا شده است.۴
وي سپس با استناد به گزارش ابن ابيالحديد از تاريخ الطبري، به صراحت اعلام کرده است:
عليهذا جملههاي بالا نه سخن علي عليه السلام است و نه تأييدي از ايشان است نسبت به گوينده اصلي که زني بوده است و سيد رضي رضي الله عنه که اين جملهها را ضمن کلمات نهج البلاغه آورده، دچار اشتباه شده است.۵
1.. بهج الصباغة في شرح نهج البلاغة، ج ۹، ص۴۸۱.
2.. ر.ک: نهج البلاغه، خطبه هاي ۱۶، ۲۱، ۲۸، ۴۶ و ۱۰۴.
3.. نهج البلاغه، مقدمه.
4.. سيري در نهج البلاغه، ص۱۶۵.
5.. همان، ص۱۶۶. لازم به ياد آوري است که اختلاف شماره خطبه در کلام شهيد مطهري با آنچه در اين مقاله اعلام گرديد، به جهت اختلاف نسخ نهج البلاغه بوده است.