اعتبارسنجي انگاره ستايش امام علي عليه السلام از خليفه دوم بر پايه خطبه 228 نهج البلاغه - صفحه 56

کتاب‌هاي «تاريخ المدينة»، «المعجم»، «تاريخ طبري» و «معرفة الصحابة» نقل شده است که اينک مورد بررسي قرار مي دهيم.

طريق ابن شُبّة در تاريخ المدينة

حدثنا محمد بن عباد بن عباد، قال حدثنا غسان بن عبد الحميد، قال بلغنا أن عبد الله بن مالک بن عيينة الازدي حليف بني المطلب۱ قال...
ابن شُبّه در اين سند، تنها با دو واسطه به راوي ماجرا، يعني «عبد الله بن مالک»، معروف به ابن بحينه مي‌رسد. ابن بحينه ـ چنان که ابن حجر آورده است ـ فردي عابد و فاضل بود که در ايام خلافت مروان حکم در گذشت. نکته مهمي که در باره وي نقل شده است، آن است که او با مروان حکم معاشرت داشت و پيوسته بر او وارد مي شد: «و کان ينزل به».۲ همچنين ابن سعد او را از کساني شمرده که بعد از وفات عثمان، در مدينه فتوا مي‌دادند و از پيامبر حديث نقل مي‌کردند.۳ لکن در باره دو راوي ديگر ويژگي خاصي ذکر نشده است.۴

طريق ابن الاعرابي در المعجم:

نا ابن المنادي، نا إبراهيم بن يوسف الزهري، نا بردان، عن صالح بن کيسان، عن أبي نجيبة۵ قال... .
ابن الاعرابي نيز در اين سند با چهار واسطه به «ابن بحينه» مي‌رسد که به غير از وي، تنها «صالح بن کيسان» از معاريف و مورد وثوق رجاليون بوده است.۶

طريق طبري در تاريخ الامم و الملوک:

حدثني عمر، قال حدثنا علي، قال: حدثنا ابن داب و سعيد بن خالد، عن صالح بن کيسان، عن المغيرة بن شعبه، قال...
طبري در اين طريق با چهار واسطه به «مغيره بن شعبه» مي‌رسد. مغيره ـ چنان که رجاليون
اهل سنت نگاشته‌اند ـ فردي زيرک و حيله‌گر بود که براي هر مشکلي چاره‌اي مي‌انديشيد؛ چنان
که گفته‌اند:

1.. وي همان « ابن بحينه ازدي» است که در ديگر اسناد نيز آمده است: «عبد الله بن مالک بن القشب الأزدي أبو محمد، حليف بني المطلب يعرف بابن بحينة صحابي معروف مات بعد الخمسين» (تقريب التهذيب، ج ۱، ص ۵۲۷).

2.. تهذيب التهذيب، ج ۵، ص ۳۳۳.

3.. ر.ک: الطبقات الکبري، ج۲، ص۲۸۴.

4.. تاريخ الاسلام، ج۱۵، ص۳۷۴ ؛ ميزان الاعتدال، ج۳، ص۳۳۴.

5.. «ابي نجيبه» تصحيف «ابن بحينه» است.

6.. «صالح بن كيسان المدني أبو محمد أو أبو الحارث، مؤدب ولد عمر ابن عبد العزيز ثقة ثبت فقيه من الرابعة مات بعد سنة ثلاثين أو بعد الأربعين» (تقريب التهذيب، ج ۱، ص۴۳۱).

صفحه از 66