اقسام بدن انسان و نقش آنها در دنيا، برزخ و قيامت - صفحه 111

تفاوت‌هايي با بدن دنيوي دارد؟ هر يک از متکلمان و فيلسوفان و عارفانِ مسلمان به فراخورِ مباني و ديدگاه خود، پاسخي به اين پرسش‌ها داده‌اند. هدف مقاله حاضر پاسخ اين پرسش‌ها از ديدگاه آيات و روايات اسلامي است که مي‌تواند معيارِ سنجشِ درستي و نادرستيِ نظر انديشمندان مسلمان در اين موضوع نيز باشد.
آنچه از مجموع قرآن و سنت بر مي‌آيد، اين است که انسان نه يک بدن، بلکه سه بدنِ متمايز از هم دارد که نقشي مهم را در حيات دنيوي و دوران برزخ و آخرت انسان ايفا مي‌کنند. اين سه بدن عبارت‌اند از: بدنِ مادري، بدنِ مثالي يا برزخي و بدنِ ذرّه‌اي. بدن مثالي همان است که انسان عالم برزخ را با آن سپري مي‌کند و بدن ذرّه‌اي بدني است که نه تنها محور تکوينِ بدن مادري است، بلکه اساسِ بازسازيِ بدن اخروي نيز به شمار مي‌آيد. اين مقاله، اختصاص به معرفي اين سه بدن، رابطه آنها با يكديگر، بويژه نقش ابدان مثالي و ذرّه‌اي در دنيا، برزخ و قيامت دارد.۱

اقسام سه گانه بدن

1. بدن مادري

مراد از اين بدن، همان است که در رَحِمِ مادر شکل مي‌گيرد و از او متولد مي‌شود و سلول‌هاي آن را، اجزا و عناصرِ خاکيِ زمين (كلسيم، سديم، فسفر و ...) تشكيل مي‌دهند و شايد يک دليل اين که قرآن کريم خلقت انسان را از خاک معرفي مي‌کند، همين نکته باشد. از آنجا که در وجود اين بدن و ماهيت مادي و خاکيِ آن اختلافي ميان متفکران مسلمان وجود ندارد، در باره آن بحث خاصي نخواهيم داشت و بيشتر به معرفي دو بدن ديگر مي‌پردازيم.

2. بدن مثالي

بدن مثالي از ديدگاه انديشمندان مسلمان

بدن مثالي از سنخ عالَمي است كه بيشتر دانشمندان مسلمان آن را عالَم مثال ناميده‌اند و اسامي گوناگون ديگري هم به آن داده‌اند،‌ مانند : عالم‌ خيال‌ منفصل‌، عالم‌ صُوَر مُعَلَّقه‌، عالم مُثُل مُعَلَّّقه، عالم اشباح مِقداريه، عالم صُوَر مِقداريه، عالم اجسام مُجَرَّده و... . عارفان و بسياري از متکلمان و گروهي از فلاسفه مسلمان، بويژه شيخ اشراق (سهروردي) به وجود عالم مثال معتقدند، هر چند در باره ماهيت آن و اين که آيا اين عالم، (به درجه‌اي) مجرد ـ و به تعبيري مجرد نسبي يا نيمه مجرد ـ است يا (به معناي خاصي) مادي است، ميان آنان اختلاف نظر وجود دارد. بيشتر محدثان و متکلمان اسلامي عالم مثال و موجودات مثالي را نوعي ماده لطيف مي‌دانند، اما گروهي از فيلسوفان مسلمان آنها را مجردِ نسبي محسوب مي‌کنند؛ زيرا بر اين باورند كه در سلسله مراتب عالم هستي، عالم مثال، ميانِ عالم‌ِ مجرداتِ‌ محض‌ (عالم

1.. بعضي از روايات يا نقل قول‌ها را با تلخيص و با حذف عبارات مياني که لازم نبوده، و گاه با تغييراتي بسيار اندک ـ که به معنا هم لطمه‌اي نمي‌زده است آورده‌ام. همچنين از آنجا که متن عربيِ روايات، عيناًً از نرم افزارهاي گوناگون، نسخه برداري شده است، بعضي از آنها فاقدِ اِعراب است. مشخصات منابع اصلي مقاله در فهرست منابع آمده است. ترجمه تمام عبارات عربيِ مندرج در اين منابع که در مقاله حاضر نقل شده، از نگارنده است.

صفحه از 130