اقسام بدن انسان و نقش آنها در دنيا، برزخ و قيامت - صفحه 118

اعمالش را به او تحويل دهد. پس روح مؤمن از بدنش به بدني همشکل آن منتقل مي‌شود و در بهشتي از بهشت‌هاي الهي قرار مي‌گيرد و تا روز قيامت متنعّم مي‌شود و روح کافر هم از بدنش به بدني کاملاً شبيه آن منتقل مي‌شود و در آتش قرار مي‌گيرد و تا روز قيامت با آن آتش عذاب مي‌شود.16‌ . حضرت صادق عليه السلام در توصيف روح فرمود: به جهت روح است که به بدن امر و نهي مي‌شود و پاداش و مجازات داده مي‌شود و هنگامي که روح بدن را ترک مي‌کند خداوند به اقتضاي حکمت خود، (بدني) غير از آن (بدن دنيايي) را به او مي‌پوشاند.27‌. ابو بصير مي‌گويد از امام صادق عليه السلام در باره ارواح مومنان پرسيدم، حضرت فرمود: به همان شکل بدن‌هاي(دنيوي)شان در بهشت هستند؛ به گونه‌اي که اگر او را ببيني، مي‌گويي همان فلاني است.38‌. به طور کلي در برخي از روايات از نعمات و لذّاتي مادّي نظير خوردن، آشاميدن4 و لذّات غريزيِ ديگرسخن رفته است. لازمه چنين نعمت‌ها و لذّت‌هايي در عالم برزخ وجود نوعي بدن و اندام مادي غير خاکي است.

3‌. بدن ذرّه‌اي

در آيات قرآن، با اشاراتي لطيف، و در روايات معصومان، به صراحت، از نوعي بدن براي انسان سخن رفته است که: اولاً، بسيار ريز و ذرّه‌ْمانند است و از اين رو، در احاديث از آن به ذرّه۵ ـ و جمعِ آن: ذرّ ـ تعبير شده است؛ ثانياً، از نظر زماني هزاران سال پيش از بدن مادري آفريده شده است؛ ثالثاً، چون اين بدن، اساس تکوين و شکل گيريِ بدن مادري است و به بيان ديگر بدن حقيقي و ثابت انسان همان بدن است از آن ـ به نحو مطلق ـ به بدن تعبير شده است؛ رابعاً از ماده‌اي جرماني يعني خاک زمين ساخته شده است.آنچه در احاديث اسلامي از آن به عالم ذرّ تعبير شده است، در واقع اشاره به مرتبه‌اي از هستي انسان دارد که در آن روح انسان با همين بدن ذرّه‌اي، مقدم بر بدن مادري، وجود داشته و از او پيمان بر ربوبيت پروردگار گرفته شده است و همين مرتبه، خود به مراحلي فرعي‌تر تقسيم مي‌شود؛ عالم ذرّ، بنا بر تفسيري خاص از آن، نام خود را از همين مرتبه گرفته است. اما از آنجا که پرداختن به ديدگاه قرآن

1.. سُئِلَ عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام عَمَّنْ مَاتَ فِي هَذِهِ الدَّارِ أَيْنَ تَكُونُ رُوحُهُ فَقَالَ : مَنْ مَاتَ... نُقِلَتْ رُوحُهُ مِنْ هَيْكَلِهِ إِلَى مِثْلِهِ فِي الصُّورَةِ وَ جُوزِي بِأَعْمَالِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَإِذَا بَعَثَ اللَّهُ مَنْ فِي الْقُبُورِ أَنْشَأَ جِسْمَهُ وَ رَدَّ رُوحَهُ إِلَى جَسَدِهِ وَ حَشَرَهُ لِيُوَفِّيَهُ أَعْمَالَهُ فَالْمُؤْمِنُ يَنْتَقِلُ رُوحُهُ مِنْ جَسَدِهِ إِلَى مِثْلِ جَسَدِهِ فِي الصُّورَةِ فَيُجْعَلُ فِي جِنَانٍ مِنْ جِنَانِ اللَّهِ يَتَنَعَّمُ‏ فِيهَا إِلَى يَوْمِ الْمَآبِ وَ الْكَافِرُ يَنْتَقِلُ رُوحُهُ مِنْ جَسَدِهِ إِلَى مِثْلِهِ بِعَيْنِهِ وَ يُجْعَلُ فِي النَّارِ فَيُعَذَّبُ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ (بحار الانوار، ج ۵۸، صص ۸۱ و ۸۲).

2.. رُوِي عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام فِي وَصْفِ الرُّوحِ أَنَّهُ قَالَ : وَ بِهَا يُؤْمَرُ الْبَدَنُ وَ يُنْهَى وَ يُثَابُ وَ يُعَاقَبُ وَ قَدْ تُفَارِقُهُ وَ يُلْبِسُهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ غَيْرَهُ كَمَا تَقْتَضِيهِ حِكْمَتُه (همان، ص ۳۶ ).

3.. عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ: فِي الْجَنَّةِ عَلَى صُوَرِ أَبْدَانِهِمْ لَوْ رَأَيْتَهُ لَقُلْتَ فُلَانٌ (تهذيب الاحکام، ج ۱، ص ۴۶۶).

4.. ر.ک: الکافي، ج ۳، ص ۲۴۴، ح ۲ و ۴.

5.. لغت ذرّه به معناي مورچه بسيار ريز و نيز گرد و غبار بسيار ريز است که با چشم، به دشواري قابل ديدن است. از اين رو، اين واژه بعداً در مورد برخي چيزهاي بسيار کوچک به کار رفته است ؛ مثلاً، امروزه در زبان عربي به اتم، ذرّه مي‌گويند.

صفحه از 130