از تعاريف مذکور چنين بر ميآيد که تقيه، قول يا فعل ظاهري و مخالف حقي است که در مقام اضطرار براي دفع شر از جان و مال خود يا ديگران بر زبان رانده يا بدان عمل ميشود؛ قول يا فعلي که حقيقت دروني بر خلاف آن شهادت ميدهد.
پر واضح است که ائمه اطهار در مقام دفع خطر از خود و پيروانشان احاديث يا فتواهاي خلاف واقع صادر نموده اند۱ که اين امر سبب شده مسير دستيابي به حقيقت ناهموار گردد؛ لکن اين گونه احاديث، چنان که گذشت، ويژگيهايي دارند که با شناخت آنها ميتوان حقيقت بيپيرايه را کسب کرد.
معيارهاي شناخت احاديث تقيه آميز
1. وجود تعارض بين روايات
برخي محققان بر اين باورند که تقيه در احاديث متعارض است۲ . استاد غريفي معتقد است:
صدور روايت به عنوان تقيه، فقط در مقام تعارض است. لذا اخبار صادر شده از ائمه در مقام تقيه، منحصر در اخبار متعارض است؛ زيرا به طور معمول، ممکن نيست به خاطر تقيه از معصوم حکمي مخالف واقع صادر شود، ولي خلاف آن ـ که حکم واقعي را بيان ميکند ـ نه از او و نه از امام ديگر، در طول دوران معصومين صادر نشود۳ .
با اين حساب، نخستين اصل در شناخت حديث تقيه آميز اين است که در بين ساير روايات معارضي داشته باشد؛ زيرا چنانچه حديثي از روي تقيه بيان شده باشد، بايد در محل مناسب ديگري، توسط خود آن امام يا امام ديگر، حکم و فتواي واقعي بيان شده باشد.
2. قرينه موجود در روايت
گاهي امام عليه السلام با اشارهاي سريع، تقيهاي بودن حديث را براي مخاطب نمايان ميکند. اين اشاره ممکن است به صورت نهي از پرسش يا گفتن جوابي غير منطبق با سؤال، خود را نمايان سازد؛ براي مثال زراره از امام صادق عليه السلام در باره ميزان شير خوردني که باعث حرمت ميشود، سؤال مينمايد۴ و امام ميفرمايد:
ما انبت اللحم و الدم؛ آن مقدار که باعث رويش گوشت و خون ميشود.
زراره از مقدار آن ميپرسد؛ امام پاسخ ميدهد:
کان يقال عشر رضعات؛ گفته ميشود ده مرتبه شير خوردن.
زراره ـ که بوي تقيه از اين پاسخ استشمام ميکند ـ باز ميپرسد: آيا ده مرتبه باعث حرمت ميشود؟
1.. ر.ک: تهذيب الاحکام، ج۳، ۲۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص ۲۳۶ و... .
2.. دراسات في علم الدراية، ص ۲۹۲.
3.. قواعد الحديث، ص ۱۵۱.
4.. الکافي، ج۵، ص ۴۳۹؛ تهذيب الاحکام، ج۷، ص ۳۱۳.