اصل حمل بر صحت اعتبار و كاربست - صفحه 18

علت اين کار را بپرسند، بلافاصله به عوامل بيروني مانند حواس‌پرتي يا عجله و يا نديدن چراغ قرمز متوسل مي‌‌شويم و حاضر نيستيم که حرکت ما بر اساس اِسناد سرشتي تفسير شود.۱ به تعبير ديگر، در اين جا درست بر ضد قاعده زرين اخلاقي که توصيه مي‌‌کند آن چه آن بر خود مي‌‌پسنديم، همان را براي ديگران بپسنديم، از منطق يک بام و دو هوا ياري مي‌‌گيريم تا اگر خطاي کسي کرد، وي را قانون‌شکن بدانيم، اما اگر همان خطا از ما سر زد، آن را زاده عوامل بيروني به شمار آوريم. ۲
در واقع، علت اصلي رواج خطاي بنيادي اِسناد، کمبود اطلاعات مرتبط براي تصميم‌گيري است. ما در حالي که خود را ناگزير از تفسير رفتار ديگران مي‌‌دانيم، بيشتر اطلاعات کافي براي اين کار را نداريم. از اين رو، براي پر کردن اين خلأ مي‌‌کوشيم تا آن را با اين سبک تبييني بر طرف سازيم و با ارجاع رفتارها به شخصيت و منش افراد، کاستي دانسته‌هاي خود را جبران کنيم. اين جا است که اهميت تأکيدهايي که در احاديث مختلف بر ضرورت کاوش براي يافتن عذري مقبول، آشکار مي‌‌گردد. بخش قابل توجهي از اين احاديث ما را تشويق مي‌‌کنند تا همواره در پي توجيهي پذيرفتني برآييم. حتي در برخي از اين سخنان ناتواني ما بر يافتن وجهي مقبول دليل بدخواهي ما معرفي شده است.
روان‌شناسان براي مقابله با خطاي بنيادي اِسناد و ديگر خطاهايي که در اين عرصه رخ مي‌‌دهد، شيوه‌اي را تعليم مي‌‌دهند که پيش‌اِسناد۳ نام دارد. طبق اين تکنيک تفسيري، بايد بکوشيم تا قبل از رخ دادن رفتار يا گفتاري که ممکن است آن را به صورت بدي تفسير کنيم، براي آن علت يا علل موجه و ناخواسته‌اي فراهم سازيم؛ براي مثال، پيشاپيش فرض کنيم که فلان شخص در سخنان تند خود قصد توهين به ما را ندارد و آن را به عللي غير عمدي نسبت دهيم. ۴ تعبير «التمس له عذراً» - که در سخن امام علي عليه السلام آمده و دقيقاً به معناي عذرتراشي است - به‌خوبي بازگوي روشن همان پيش‌اِسناد است که در منابع روان‌شناسي به آن پرداخته شده است.

2. قياس به نفس

در تعريف حمل بر صحت تأکيد مي‌‌شود بکوشيم تا «بهترين» تفسير را از رفتار و گفتار ديگران به دست دهيم، اما اين «بهترين» در نهايت، ناظر به فهم و معيارهاي ماست. در اين جا ناخواسته سر از قياس به نفس در مي‌‌آوريم؛ به اين معنا که براي فهم رفتار ديگران، بايد بکوشيم آن را با

1.. Social Psychology, p.۱۳۵.See also: Psychology, John W.Santrock, McGraw-Hill, ۲۰۰۳, p.۶۴۸; psychology: the science of behavior, Neil R.Carlson, William Buskist, Boston, Allyn Bacon, ۱۹۹۷, p ۴۸۸.

2.براي توضيح بيشتر درباره اين قاعده، ر.ک: «قاعده زرين در حديث و اخلاق»، سيد حسن اسلامي، علوم حديث، شماره ۴۵-۴۶، پاييز و زمستان ۱۳۸۶.

3.. Preattribution.

4.روانشناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي، ص۳۱۷؛ روان‌شناسي اجتماعي، ص۶۶۷.

صفحه از 26