اصل حمل بر صحت اعتبار و كاربست - صفحه 20

حداقل برسانيم. با توجه به اين ملاحظات مي‌‌توان گفت که تنها پادزهر آفت قياس به نفس آن است که بکوشيم ديدگاه خودمان را همواره گسترش بدهيم و در پي يافتن تفاسير محتمل و معتبري از رفتار ديگران باشيم، تا به دام تنگ‌نظري نيفتيم.۱

3. دوري افق‌ها

سومين مانع تفسير به احسن، دوري افق تفسيرگران است. ما براي فهم درست رفتار و گفتار کسي و به دست دادن معقول‌ترين تبيين از آن بايد به افق فهم گوينده و نويسنده نزديک شويم تا موفق به اين کار گرديم. از سوي ديگر، به ميزاني که فاصله افق فهم ميان ما بيشتر مي‌‌گردد، امکان فهم درست و به دست دادن تفسير معقول دشوارتر مي‌‌گردد. اين فاصله مي‌‌تواند مکاني، زماني، زباني، فرهنگي، و انديشگي باشد. امام خميني در بحث جبر و تفويض خويش به‌خوبي اين نکته را بيان کرده است. وي پس از نقل ديدگاه عارفان، بحثي فلسفي را مي‌‌آغازد و در ادامه مي‌‌نويسد:
البته قول عرفا باطل نيست، ولي ما نمي‌توانيم قول ايشان را هضم کنيم؛ زيرا فهم قول آنها ذوق عرفاني لازم دارد. چنان که کثيري از ناس شعر مثنوي را جبر مي‌‌دانند، و حال آن که مخالف با جبر است و علت آن اين است که آقايان معناي جبر را نمي‌دانند. و چنان که مرحوم حاجي نيز در شرح خود بر مثنوي نتوانسته در شرح و تفسير مرام مولوي را برساند؛۲ زيرا حکيمي قول عارفي را بيان نموده بدون اين که حظ وافر از قريحه عرفاني داشته باشد و بلاتشبيه مثل اين است که ملحدي، مرام نبي مرسلي را شرح کرده باشد. بيان مرام شخصي، قريب الافق بودن با اعتقاد او را لازم دارد. براي شرح قول عارف رومي، مردي صوفي که يک نحوه کشف ذوقي داشته باشد لازم است که آن‌هم نه با نثر، بلکه با نظمي که از روي ذوق عرفاني برخاسته باشد؛ مانند نسيمي که از سطح آبي بر مي‌‌خيزد، به شرح آن بپردازد.۳
راه غلبه بر اين مانع، آن است که بکوشيم تا با جديت اين فاصله‌ها را بر طرف کنيم و از منظر شخص مورد تفسير رفتار و گفتارش را بنگريم و افق ديد و تفسير خود را گسترش دهيم.

3. سوگيري تأييد

حالت آرماني فهم در ما آن است که بتوانيم با داشتن اطلاعات کافي و فارغ از حب و بغض رفتار و گفتار ديگران را به بهترين شکل تفسير کنيم. با اين حال، افزون بر کمبود اطلاعات مورد

1..The Philosopher's Toolkit: A compendium of Philosophical Concepts and Methods، p.۱۱۵.

2.. شرح مثنوي مولانا جلال‌الدين محمد بلخي، ملاهادي سبزواري، کتابخانه سنايي، [تهران]، [بي‌تا]، ص۳۴-۳۵.

3.. تقريرات فلسفه امام خميني، ج۲، ص۱۹۸.

صفحه از 26