فقيه و عامي
از ديگر ويژگيهايي که ميتوان به عنوان خصوصيت مؤثّر در خطاب معصوم عليه السلام از آن نام برد، فقيه يا عامي بودن مخاطب است؛ بدين معنا که نوع خطاب معصوم عليه السلام با يک فقيه اهل علم نسبت به يک انسان معمولي و عامي متفاوت است.
اصل اين نظريه را ميتوان از کلمات آيةالله بروجردي در حوزه مباحث رجالي ايده گرفت. ايشان درباره بشير نبّال مينويسند:
إنّه قليل الرواية جدّاً، فيعلم من ذلك عدم كونه من فقهاء الأصحاب من قبيل ابن مسلم و ابن جابر، فإنّ ضبط العاميّ - و إن كان ورعاً جدّاً - لا يقاس بضبط الفقيه المطّلع، كيف و اشتباه العوام و خطؤهم في فهم ما يسمعونه و ضبطه أكثر من أن يحصي؛۱
او بسيار کم روايت است. و از اين جا ميفهميم که او از اصحاب فقيه و دانشمند همچون ابن مسلم و ابن جابر نبوده است، چرا که ضبط يک فرد معمولي - هرچند که بسيار هم پرهيزکار باشد - با ضبط يک فقيه آگاه قابل مقايسه نيست؛ زيرا اشتباه عوام و لغزش آنها در فهم و ضبط آنچه ميشنوند، بيش از آن است که برشمرده شود.
بايد توجه داشت مطلبي را که آيةالله بروجردي بيان داشتهاند، از ديدگاه قبول روايت راوي و در حوزه ترجيح روايات است؛ اما ميتوان آن را به عنوان ملاکي در حوزه خطاب معصومان عليهم السلام نيز به شمار آورد.
عاملي که آيةالله بروجردي سبب تمايز ميان روايت فقيه و عامي بيان کردهاند، تفاوت ضبط و فهم حديث در اين دو و لغزش و خطاي فرد عامي نسبت به فقيه است. علتي که ما اين عامل را از جمله ويژگيهاي مؤثر در خطاب معصوم عليه السلام به شمار آورديم آن است که اين دو عامل و به خصوص لغزش در فهم روايت، نه تنها در نقل و بيان روايت بلکه در تحمّل حديث و دريافت آن از معصوم عليه السلام نيز بسيار اثرگذار است؛ و از اين رو، معصوم نيز به اين تفاوت در فهم و ضبط توجه نموده و آنچه را که به افرادي همچون ابو بصير، زراره و محمد بن مسلم خطاب مينمايد، نسبت به يک اعرابي بيان نميدارد.
نکته قابل توجه ديگر اين که مقصود از فقيه در اين جا نه لزوماً فقيه به معناي امروزي
آن (کسي که به احکام شرعي تسلط دارد)، بلکه منظور عالمان و دانشمندان آگاه در ساير علوم ديني هستند.
نمونه:
در خبري از امام علي عليه السلام از «قَدَر» سؤال ميشود، امام در پاسخ فرمودند:
1.. المنهج الرجالي و العمل الرائد في الموسوعة الرجالية، ص۸۶.